دکترعباس سودایی

دکترعباس سودایی

او شمع شد و آب شد و...

تا ماه پريشان شده، در بركه نظر كرد/ شاكي شد و از كوچه ي آيينه، گذر كرد/ مظلوم تر از باد، به پس كوچه، گرفتار/ چون شير اسير، از زدن نعره، حذر كرد
طراحی و تولید: ایران سامانه