شعرجنگ
۱۹/مرداد/۱۴۰۴
۰۹:۰۵
فا
فارسی
English
العربیة
خانه
اخبار
عکس
فیلم
اسناد
کتاب
مجلات شاهد
ویژه نامه
پژوهش
استانها
موزه شهدا
جستجوی شهدا
«شهدای غریب»
تفال به وصایای شهدا
شعرجنگ
رجعت سرخ ستاره
آن روز/ بگشوده بال و پر/ با سر به سوي وادي خون رفتی
قطعه شعري از شهيد عليرضا گلي
گفتم كه من و اين همه عصيان چه كنم ، گفتـي كـه بيـا، من آمـدم يــا الله/ سـرشك از ديـدگـانـم، دانـــه دانــــه، بيامان ميچكد، درايـن شبــانـه
صبحي ،كنار پلك تو...
صبحي ،كنار پلك تو، آغاز مي شود/ با چشم هاي خيس تو،همراز مي شود/ فصل وضوي تاول وخون است،روز من
بيرق درد...
تو را سپاس برادر! كه بيرق دردي!/ و گفته اي كه از اين عشق،بر نمي گردي/ بهار عمر تو،در آتش و گلوله گذشت
بهار کجاست؟
ناميق صفي زاده بوره كه يي /گفتم: بهار كجاست؟ / تابوتي نشانم داد / كه بر دوش هزار لاله سرخ
هزار بار مرده ام به وقت سرفه هاي تو
طراحی و تولید: ایران سامانه