نوید شاهد استان قزوین

نوید شاهد استان قزوین
فرازی از وصیت‌نامه شهید «گنج‌علی غیاثوندمحمدخانی»

بزرگترین آرزوی من، شهادت است

شهید «گنج‌علی غیاثوندمحمدخانی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد‌: «بدانید بزرگترین و والاترین آرزو، هدف و معیار براى من، شهادت است ...»
همزمان با ایام بزرگداشت شهدا؛

محفل شعر شهدای غریب در اسارت قزوین برگزار می‌شود

همزمان با ایام بزرگداشت شهدا، محفل شعر شهدای غریب در اسارت استان قزوین برگزار می‌شود.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «رجبعلی صادقی»؛

بدانید اگر انقلاب شکست بخورد، اسلام شکست خورده است

شهید «رجبعلی صادقی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد‌: «اى مردم! بدانید اگر انقلاب شکست بخورد، اسلام شکست خورده است؛ پس آگاه باشید و اینقدر بى‏تفاوت نباشید ...»

اعزام طلاب به جبهه

«نمایندگان امام و ائمه جبهه علاوه بر تشویق رزمندگان و اعزام نیرو به جبهه، برای تزکیه نفس رزمندگان و همچنین تبلیغ دین و پاسخ به سوالات شرعی آنان، طلابی را به جبهه‌ها اعزام می‌کردند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات آیت‌الله «هادی باریک‌بین» پدر شهید «مرتضی باریک‌بین» و از مبارزان انقلابی است که تقدیم حضورتان می‌شود.

از بس گریه کردی چشمات قرمز شدن، چیزی شده؟

«پرسیدم از بس گریه کردی چشمات قرمز شدن، چیزی شده؟ داری یه چیزی رو از من پنهان می‌کنی. بعد از اینکه کلی با خودش کلنجار رفت، آه بلندی کشید و گفت این چیزا که پنهون کردنی نیست ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات مادر شهید مدافع حرم «ذکریا شیری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

آیا به «عباس» الهام می‌شد؟

«عباس پس از رفتن سرهنگ حق‌شناس شروع کرد به خواندن قرآن. پانزده الی بیست دقیقه‌ای نگذشته بود که بی‌اختیار روی به من کرد و گفت: خداوند او را بیامرزد. خدا رحمتش کند. گفتم: که را می‌گویی؟ یکباره به خود آمد و گفت: همین طوری گفتم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات سرلشکر خلبان شهید «عباس بابایی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
برگرفته از نامه‌های دانش‌آموزان به شهدا؛

ما زندگی و راحتی امروزمان را مدیون شما هستیم

«ای شهیدانی که با خون، روز‌ها و شب‌های خود را در سنگر‌های تاریک شرق و جنوب کشور دور از خانواده‌های خود گذرانده‌اید، امروز پرچم جمهوری اسلامی با خون شما شهیدان برجا مانده است. ما این زندگی و راحتی را که امروز داریم مدیون شما هستیم ...» در ادامه، این نامه را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگی از خاطرات دفاع مقدس؛

لشکر حلوا نیست که پخش کنم!

«آقای احمد کاظمی هم آمد و گفت دست‌تان درد نکند که کمک کردید، اما نه؛ لشکر حلوا نیست که پخش کنم. خلاصه آب پاکی را ریخت و این‌ها هم گفتند چه کنم و چه نکنند ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگرفته از نامه‌های دانش‌آموزان به شهدا؛

شهیدان! مایه عزت و شوکت ملت ایرانید

«شهیدان عزیز! مایه عزت و شوکت ملت ایران هستید و هر ایرانی به این حماسه‌های جاوید مباهات می‌کند، حماسه‌های پرشور جنگ تحمیلی و صحنه‌های شگرفی که شما رزمنده پرتوان سپاه آفریده‌اید ...» در ادامه، این نامه را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگی از خاطرات زنان امدادگر قزوین؛

بدن این شهید هنوز گرم است، نکند زنده باشد؟!

«از سردخانه با من تماس گرفتند و گفتند خانم پرستار بدن این شهید که هنوز گرم است نکند زنده باشد؟! سریع خود را به سردخانه رساندیم و علایم حیاتی مجروح را کنترل کردیم زنده بود ...» ادامه این خاطره در آستانه روز پرستار از زبان «شهربانو چگینی» یکی از زنان امدادگر استان قزوین را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
فرازی از وصیت‌نامه شهید مفقودالاثر «اکبر برمایون»؛

پدرم در برابر شهادتم صبور باش زیرا موجب شکست دشمنان می‌شود

شهید مفقودالاثر «اکبر برمایون» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد‌: «پدرم می‌دانم که با شهادت من گریه نخواهی کرد و نباید هم بِکُنی؛ چون با استقامت و تحمل این ناراحتی‌ها، دشمن شکست خورده و منافقان را رسوا و روح مرا شاد خواهی کرد ...»
برگی از خاطرات؛

شهیدان «میوه‌چین و قنبری» مهلت جان پناه گرفتن نمی‌دادند!

«در منطقه باراجین دست شهید علی میوه‌چین برای آموزش انواع سلاح ما بازتر بود در اینجا شهید میوه‌چین و شهید عبدالحسین قنبری نارنجک پرتاب می‌کردند و به ما مهلت جان پناه گرفتن هم نمی‌دادند ...» ادامه این خاطره را از زبان رزمنده دفاع مقدس «دکتر پرویز لطفی» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
به مناسبت گرامیداشت هفته بسیج؛

یادواره شهدای بخش ضیاء‌آباد برگزار می‌شود

چهلمین یادواره شهدای بخش ضیاء‌آباد به مناسبت گرامیداشت هفته بسیج برگزار می‌شود.
برگی از خاطرات دفاع مقدس؛

شهرداری که در جبهه دسته گل به آب داد!

«شهردار کسی بود که به نوبت در سنگر تعیین می‌شد و کسی که نوبت به او می‌رسید. تمام امور نظافت و تدارکات سنگر و شستن ظروف و مانند این کار‌ها را برعهده داشت که این بار نوبت شهرداری به سعید آقا رسید ...» ادامه این خاطره را از زبان رزمنده دفاع مقدس «بهرام ایراندوست» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

شهیدی که به خواندن و هدیه دادن کتاب علاقه داشت

«به خواندن و هدیه دادن کتاب علاقه زیادی داشت مثلاً وقتی خواهرش ازدواج کرد کتاب آداب همسرداری را برایش خرید و به او هدیه داد ...» ادامه این خاطره از شهید «حسن حسین‌پور» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگی از خاطرات دفاع مقدس؛

به شهر شهیدان گمنام خوش‌ آمدید!

«در ورودی شهر سردشت تابلویی نصب شده بود که روی آن نوشته بود «به شهر شهیدان گمنام خوش‌ آمدید» و در زیر آن اضافه کرده بود. «قدم با وضو بگذار بر این دشت / به پاس حرمت شهیدان سردشت» ما هم با نوشته عمل کردیم و به پاس احترام شهیدان عزیزمان با وضو و درود و سلام وارد سردشت شدیم ...» ادامه این خاطره را از زبان رزمنده دفاع مقدس «بهرام ایراندوست» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

خانواده‌ام در تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی شرکت می‌کردند

«به‌ جز مادر که به امورات خانه رسیدگی می‌کرد، همه اعضای خانواده‌ام در تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی شرکت می‌کردند. من فقط سیزده سالم بود که با خاله‌ام به تظاهرات می‌رفتم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواهر شهیدان محمد و ابوالفضل عباسیان‌پور است که تقدیم حضورتان می‌شود.

سومین روز درگذشت مادر «شهید بهرامی» برگزار می‌شود

سومین روز درگذشت «خدیجه عبدالرزاقی» مادر شهید مسعود بهرامی، امروز، یکشنبه، هفدهم مهر ماه در شهرک پیریوسفیان برگزار می‌شود.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «مجید صدیق‌ها»؛

وحدت خود را حفظ کنید و همیشه در کنار هم باشید

شهید «مجید صدیق‌ها» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد‌: «وحدت خود را حفظ کنید و همیشه در کنار هم باشید و نگذارید دشمنان اسلام و انقلاب از غفلت و تفرقه شما سوءاستفاده کنند و امور مسلمین را به دست بگیرند ...»

خودش را فراموش کرده بود!

«نه تنها خود زندگینامه نوشت نداشت بلکه توصیف و معرفی هم از خویش نداشت و خیلی خودش را فراموش کرده و مسائل جنگ را هم مطرح نمی‌کرد. گاه به نظرم می‌آمد اگر بخواهم مطالبی را در این حوزه از ایشان بپرسم احتمال دارد ناراحت هم بشود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید جانباز «مجید نبیل» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه