نوید شاهد - برادر شهید "ابراهیم کوچم زایی" نقل می کند: «یک بار نامه داده بود و برای مادرم نوشته بود، مادر جان دلم خیلی برای شما تنگ شده است. خیلی دوست دارم ببینمت، اما نمیتوانم. دلم میخواهد مقداری از موهای سرت را برای من بفرستی.»
یک بار نامه داده بود و برای مادرش نوشته بود، مادر جان دلم خیلی برای شما تنگ شده است. خیلی دوست دارم ببینمت اما نمی توانم. دلم می خواهد مقداری از موهای سرت را برای من بفرستی.