شهید مسعود شحنه

شهید مسعود شحنه
قسمت نخست خاطرات شهید «مسعود شحنه»

میوه بهشتی

مادر شهید «مسعود شحنه» نقل می‌کند: «گفت: چند تا سیب انداختن توی بشکه آب تا وقتی من می‌رم آب بیارم، وسوسه بشم و اونا رو بخورم، اما نخوردم. گفتم: چرا مادرجان؟ تو که هنوز به سن تکلیف نرسیدی که روزه بگیری! گفت: مادر! هوس کردم بخورم. ولی به یاد میوه بهشتی که افتادم، به هوای نفس خودم جواب ندادم.»
مادر شهیدان «مجید و مسعود شحنه»

تنها آرزویم این است که خداوند مرا در زمره مادران شهدا بپذیرد

مادر شهیدان «مجید و مسعود شحنه» گفت: «مجید و مسعود کم حرف می‌زدند کم غذا می‌خوردند و مجید همیشه می‌گفت: غیبت زیاد دل را سیاه می‌کند. امیدوارم خداوند هر دوی آن‌ها را از من پذیرفته باشد. تنها آرزویم این است که در آن دنیا خداوند مرا در زمره مادران شهدا بپذیرد.»
شهید والامقام مسعود شحنه

«میوه های بهشتی» خاطراتی از شهید مسعود شحنه

چند تا سیب انداختن توی بشکه آب تا وقتی من می‌رم آب بیارم وسوسه بشم و اونا رو بخورم اما نخوردم
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه