خاطرات شهید شکرالله شحنه

خاطرات شهید شکرالله شحنه
قسمت دوم خاطرات شهید «شکرالله شحنه»

وقتی همه کَسَت می‌شود خدا

برادر شهید «شکرالله شحنه» می‌گوید: «نگاهش را به چشمانم دوخت و گفت: دل بکن داداش! گفتم: نمی‌تونم. گفت: وقتی همه کَسَت شد خدا، اون وقت دل کندن برات راحت می‌شه.»
قسمت نخست خاطرات شهید «شکرالله شحنه»

خانه‌ای در بهشت

برادر شهید «شکرالله شحنه» نقل می‌کند: «پدر گفت: هر کاری بخوای برات می‌کنم، اصلاً خونه رو به نامت می‌کنم، فقط نرو! گفت: یعنی خدا این قدر قبولم نداره وقتی شهید شدم یک خونه بهم بده تا همه با هم توی اون زندگی کنیم؟»
طراحی و تولید: ایران سامانه