دخترخاله شهید «محمدرضا گیلوری» نقل میکند: «خبر آمد که میخواهند دو شهید به کهنآباد بیاورند. دو قبر آماده کردند اما یک شهید آوردند. سر مزار شهید بودیم که محمدرضا بعد از فاتحهخوانی رو کرد به ما و گفت: این قبر خالی مال منه. مدتی بعد همان قبر نصیب محمدرضا شد.»