هر بار که از رفتن به جبهه منع می شد روزه می گرفت و دعا می کرد تا اطرافیانش راضی شوند به همین دلیل بیشتر اوقات را روزه بود و این بار نیز سه روز روزه گرفت تا خانواده را راضی کند. در ادامه زندگی نامه این شهید والامقام را در نوید شاهد بخوانید.
بسیاری از شهدا و رزمندگان در لحظه تحویل سال نو و عید نوروز به اتفاق همرزمان و دوستان خود در جبهه حضور داشتند و خاطرات شیرین خودشان را ثبت نمودهاند، به همین مناسبت خاطره شهید «غلام آرمون» از لحظه تحویل سال نو و عید نوروز 1367 که با دست خط خود به یادگار مانده است برای علاقهمندان منتشر میگردد.
فرزند شهید «اسمعیل الا بخشی زاده» بیان کرد: پدرم معتقد بود سرمایه نفت و این صنعت می تواند ابزار موثری باشد برای رام کردن رژیم طاغوت و تن دادن به خواستههای صنف کارگری و در نهایت خواسته های انقلابی.
دومین همایش حقوق شهروندی و ایثار با حضور عطا ناوکی مدیرکل بنیاد شهید استان هرمزگان و جمعی از مسئولین در سالن اجتماعات حوزه علمیه خواهران بندرعباس برگزار شد.
شهید «سهيل روستا» بعد از آنکه از طریق کاروان جهادگران وارد منطقه عملیاتی شلمچه شد دیگر تاب برگشتن نداشت و پس از چند ماه حضور درخشان خود، سرانجام در حین مأموریت بر اثر اصابت خمپاره دشمن به خودرواش لبیک گویان به استقبال شهادت رفت تا مزد رشادتها و دلاوری هایش را بگیرد.
مادر شهید «داود ملکیمحمدپور» نقل میکند: «بهم گفت: مامان! چرا سراغ ساکم نمیری؟ گفتم: ساک؟ کدوم ساکت رو میگی؟ گفت: همونی که بالای حمومه. از خواب که بلند شدم سراغ ساکش رفتم. همانجایی که گفته بود، پیدایش کردم. لباسهایش توی آن بود، همه خونی بودند و پاره.»
به مناسبت سالروز شهادت شهید «داود ملکیمحمدپور»، دستنوشته این شهید گرانقدر برای علاقهمندان منتشر میشود. در گزیدهای از دستنوشتههایش در وصیتنامهاش میخوانیم: «برادرانم! تفنگم را بردارید. کفشهایم را بپوشید و لباسهای غرق به خونم را بر تن نمایید؛ زیرا من خود چیزی نیستم بلکه من از این جهت میگویم راهم را ادامه دهید که از اصحاب حسینم.»