همرزم شهید «حسین عالی» میگوید: باید گردان را روی دژ میرساندم، با نگرانی به اطراف نگاه انداختم، هیچ راهی برای عبور دیده نمیشد، حسین به طرف سیم های خاردار رفت، خودش را روی سیم ها انداخت و گفت: «از روی من عبور کنید، معطل نشوید.» بچه ها پا بر پشت حسین گذاشتند و بـه سرعت روی دژ ریختند.