نویدشاهد - صفحه 135

آخرین اخبار:
نویدشاهد

سرلشكر آبشناسان رودرروي ژنرال عبدالحميد از اسكاتلند تا دشت عباس

او در دشت عباس چنان درسي به صدام داد كه در تاريخ جنگ تحميلي بي سابقه است. حسن سال 1315 در امامزاده يحيي، نزديك نازي آباد به دنيا آمد. چون تولدش چند روز قبل از شهادت امام حسن (ع) بود، مادرش اسمش را گذاشت حسن.

جدال با قادر عبدالحميد در دشت عباس

صدام كه سال ۱۳۵۴ براي نخستين بار نام «سرهنگ آبشناسان» را شنيده بود، خوب مي دانست كه شكست آبشناسان به كابوسي خوفناك شبيه است و باز هم همين صدام، ژنرال «قادر عبدالحميد» را براي دست به سر كردن شير صحراـ لقبي كه در جبهه به آبشناسان داده بودند ـ به دشت عباس فرستاد.

خلع سلاح عشاير

سال ،۱۳۴۲ حسن آبشناسان كه آن موقع سروان بود، مأموريت داشت تا عشاير استان فارس را خلع سلاح كند. در يكي از بيابان هاي فارس، تفنگچي هاي ايل با گروه سروان آبشناسان رو در رو شدند. سه چهار گلوله شليك شد. چند اسب افسار گسيخته، گريختند.

احساس شجاعت

سرهنگ به صورت استخواني و پوست تيره اش خيره شد.چشمانش درشت و كشيده بود . دستهايش بلند و انگشتانش استخواني و قوي به نظر مي رسيد . ناخودآگاه پرسيد : « قدت چقدر است ؟» حسن براي چند لحظه از افكار عميقش بيرون آمد و سريع جواب داد : « نزديك 190 سانتي متر»

گزارش تصویری | سی و یکمین دوره مسابقات قرآنی ویژه خانواده های شاهد و ایثارگر

سی و یکمین دوره مسابقات قرآنی خانواده‌های شاهد و ایثارگر در شهرستانهای تابعه خراسان شمالی برگزار شد.

شیفته شهادت بود

خواهر شهید "محمد قلی نیازی " می گوید: آرزوی همیشگی برادرم شهادت در راه خدا بود و کلمه شهادت ورد زبان او شده بود.

برگزاری همایش "لشگر فرشتگان " در بجنورد

همایش لشگر فرشتگان به منظور تجلیل از مادران، همسران شهدا و زنان مجاهد و مبارز در شهرستان بجنورد برگزار شد .
رئیس بنیاد شهرستان بوئین زهرا:

راهپیمایی اربعین ثمره ایستادگی شهدا و جانبازان است

اگر امروز شاهد مشارکت بی‌نظیر مردم در مراسم راهپیمایی اربعین حسینی هستیم، به پاس ایستادگی و از خودگذشتگی شهدا و جانبازان در دوران جنگ تحمیلی است.

مجنون شهادت

وقتي قرارگاه كميل تشكيل شد (تيمسار صياد شيرازي)، تيمسار عبادت،تيمسار آبشناسان و خيلي ها در آن حضور داشتند) من در كنار شهيد آبشناسان بودم و با هم به شناسايي مي رفتيم.

بكشيد تا زنده بمانيد

سال 1364 در لولان (روستاي دراو) مجروح شدم به بيمارستان اروميه و از آنجا به تهران منتقل شدم. بعد از بيست روز استراحت مجدداً به منطقه برگشتم.

ابراهيم و آتش

40 كيلومتر پيشروي كرديم. اما سرهنگ بي توجه به اضطراب ما و موقعيت دشمن تا آنجا جلو رفت . طي يك كمين در محور دشت عباس، سه خودروي عراقي را منهدم كرديم و حدود 15 نفر از آنها را اسير كرديم و برگشتيم عقب .

هميشه در خط

«من از سالها پيش افتخار خدمت در محضر ايشان را داشتم و زماني كه ايشان فرماندهي جنگ نامنظم و يگان رنجر مركز پياده شيراز را داشتند در خدمت ايشان بودم .

درسي كه به عنوان يك سرباز آموختم

اين افتخار را داشتم مدتي همكار نزديك ايشان باشم. موارد زير درسي بود كه بعنوان يك سرباز از ايشان ياد گرفتم.

ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم

براي يك افسر عملياتي كه دوره هاي ويژه اي را ديده اينكه بخواهد در خط اول خودش حركت، شناسايي ، نظارت كند ودستور دهد و عمليات را از جلو هدايت كند براي آنهايي كه نيروهاي كلاسيك و منظم را ديده بودند بسيار غريب به نظر مي آمد.

فرمانده متبكر و طراح

شهيد آبشناسان شيفته اخلاق و منش شهيد بروجردي بود و شهيد بروجردي نيز به ايشان ارادت داشت . اين دو شهيد از شهداي شاخص دوران دفاع مقدس بودند.

عاشق كار وخدمت

يك شب ساعت 11/30 سرزده جهت جلسه اي با جناب سرهنگ جواديان به قرارگاه حمزه رفتيم كه درآنجا با شهيد آبشناسان رو به رو شديم.

پدر كردستان

در كشور اسلامي ما قهرماناني زندگي مي كردند كه چه در حيات دنياييشان وچه درزمان زندگي بعد از شهادتشان هميشه قهرمان بودند وبايد قهرماني اينان وارزش معنويشان هميشه باقي بماند كه اين وظيفه ما بازماندگان است.

با گفتن يا علي اوج گرفتم

در آخرين روزهاي حياتشان از يادداشتهاي آخر آبشناسان اين بود ، كه نوشته بودند: خواب ديدم در زم­ين راه نمي روم و در هوا پرواز مي كنم ولي اوج ندارد.

دريغ از يك تلفن

وقتي براي ديدن محل شهادت به اشنويه ( شمال غرب كردستان ) رفتيم، اولين چيزي كه مرا جذب كرد اتاقي بود كه بود كه محل استراحتگاه شهيد آبشناسان بود.

امير شجاع ارتش

شهيد آبشناسان از اخلاق بسيار خوب وپسنديده اي برخوردار بود، ايشان با بچه ها در جبهه خودماني رفتار مي كردند و بچه ها هم ايشان را دوست داشتند.
طراحی و تولید: ایران سامانه