شهید سعید شامانی

شهید سعید شامانی
قسمت دوم خاطرات شهید «سعید شامانی»

بال پروازی که شب عملیات نمایان شد

هم‌رزم شهید «سعید شامانی» نقل می‌کند: «گفت: نمی‌شه، باید باشم! اینجا واجب‌تره. یکی از بچه‌ها صدایش زد و گفت: آقا سعید! مثل این که قصد پرواز داری! آره؟ به پشتش نگاه کرد و گفت: پس کو بال پروازم؟ من که چیزی نمی‌بینم و خندید. بچه‌ها هم خندیدند و گفتند: نامه باشه اگه سعید توی عملیات شهید نشد بعد برات می‌بره.»
پدر شهید سعید شامانی؛

خداوند بهترین گل را از میان گل‌های زندگی‌ام برگزید

نوید شاهد - پدر شهید «سعید شامانی» گفت: وقتی به یک دسته گل برسید، همون لحظه گل نمی‌چینید، نگاه می‌کنید و بهترین گل را از بین آن همه گل انتخاب می‌کنید. خداوند هم بین فرزندان من، بهترین‌شان را انتخاب کرد.
مادر شهید سعید شامانی؛

خداوند فرزندم را برای روزهای سخت آفرید/ سعید در کودکی دو بار طعم مرگ را چشید

نوید شاهد - مادر شهید سعید شامانی : «سعید در کودکی چند بار طعم مرگ را چشید امام خداوند می‌خواست با وجود آن همه اتفاق، بچه‌ام تا نوزده سالگی سالم بماند و در راه او به شهادت برسد.»
طراحی و تولید: ایران سامانه