خاطره‌‌ای از شهید «بهزاد پسندی‌پور»

یادگاری از شهید/ ساعتی که عقربه‌هایش به یاد شهید می‌چرخد

شنبه, ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۱:۴۲
پدر شهید تعریف می‌کند: ‌ساعت مچی‌اش را باز کرد و به من داد. گفتم؛ بهزاد جان! این ساعت را برای خودت نگهدار، به دردت می خورد. گفت؛ عقربه‌های این ساعت زمانی خوب است که برای جشن بچرخد، تو آن را به یادگار از من نگه دار. هنوز عقربه‌هایش به یاد او می‌چرخند.

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «بهزاد پسندی‌پور» یکم خرداد 1343، در روستای ازمیچ تابعه شهرستان بافت چشم به جهان گشود. پدرش تراب، کشاورز بود و مادرش ترلان نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. هشتم خرداد 1363، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سینه، شهید شد. مدفنش در روستای باغات از توابع شهرستان حاجی‌آباد واقع است.

سسسش

یادگاری از شهید/ ساعتی که عقربه‌هایش به یاد شهید می‌چرخد

بهزاد پسر باهوش و با استعدادی بود. همیشه خودش را شریک دیگران می‌دانست، چندین بار به جبهه رفت، آخرین باری که به مرخصی آمده بود را هرگز فراموش نمی‌کنم، آمد کنارم نشست و گفت: «بابا ! وقت رفتن است.»

ساعت مچی‌اش را باز کرد و به من داد. گفتم: «بهزاد جان! این ساعت را برای خودت نگهدار، به دردت می خورد.»

گفت: «عقربه‌های این ساعت زمانی خوب است که برای جشن بچرخد، تو آن را به یادگار از من نگه دار.»

هنوز عقربه‌هایش به یاد او می‌چرخند.

(به نقل از پدر شهید، تراب پسندی‌پور)

پسرم خیلی خوش اخلاق، مهربان، با گذشت و مهربان بود. همیشه سر وقت نمازش را می‌خواند و روزه‌هایش را می‌گرفت، به مسائل اعتقادی خیلی پایبند بود.

مرتب به من می‌گفت؛ اگر از جنگ برگشتم دوست دارم به شما و پدر خدمت کنم.

یک روز با یک ساعت که در دستش بود به سمت من آمد و گفت؛ این را می‌خواهم به عنوان یادگاری به پدر بدهم و دوست دارم همیشه در دستش باشد.

یک بار خواب پسرم را دیدم، در خواب به من گفت؛ مادر ازت خواهش می‌کنم، این همه برایم گریه نکن و لباس سیاه نپوش.

(به نقل از مادر شهید، ترلان زرگرپور)

سسسش

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده