من به دانشگاهی قدم گذاشتهام که درسش "ایثار" است
به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «هوشنگ عزتزاده» پانزدهم شهریور 1348، در شهرستان بندرلنگه چشم به جهان گشود. پدرش اسماعیل، در شرکت نفت کارگری میکرد و مادرش مریم نام داشت. دانشآموز سوم متوسطه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. پنجم خرداد 1365، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سینه، شهید شد. پیکر او را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند. برادرش امید نیز به شهادت رسیده است.
وصیتنامه شهید:
من به دانشگاهی قدم گذاشتهام که درسش "ایثار" است
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتاً، بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ»
کسانی را که در راه خدا کشته شدهاند، مرده مپندارید، بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند.
سلام علیکم
با درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی (ره) و با سلام و درود بر رزمندگان مبارز در جبهههای نبرد حق علیه باطل، وصیتنامهام را آغاز میکنم.
مادر عزیزم، برادران گرامی و پدر مهربان و دلسوزم!
این اولین بار است که به دانشگاهی قدم گذاشتهام که درسش "ایثار" است؛ اما در این دانشگاه رفوزه شدهام، چرا که خداوند گلچین میکند و خوبان را میبرد و هنوز شهادت نصیبم نشده است.
اکنون برای آخرین بار، قدم در این راه گذاشتهام، شاید با ریختن قطرات خونم، درخت اسلام و انقلاب را آبیاری کنم. چرا که همه ما مشمول آیه «إنا لله و إنا إلیه راجعون» هستیم و روزی به سوی خدا بازخواهیم گشت.
مادر عزیز و پدر بزرگوار و برادران دلسوختهام، من عاشقانه به سوی جبهه رفتم؛ زیرا بدنم طاقت سوختن در آتش جهنم را ندارد. من شیعهای دلباخته و پیرو سرور شهیدان، امام حسین (ع) هستم.
و اما وصیتم به تو ای مادر و ای پدر مهربانم؛ در مرگ من ناراحت نباشید، چرا که خداوند فرزندی را به شما عطا کرده و خودش نیز آن را باز پس گرفته است. در سوگ من اشک نریزید، چرا که منافقان از گریههای شما شادمان میشوند. از خدای تبارک و تعالی بخواهید که گناهانم را ببخشد.
خرم آن روز که از این منزل ویران بروم / راحتِ جان طلبم و از پی جانان بروم
از همین رو، به همه بستگان، دوستان و مردم توصیه میکنم؛ اگر میخواهید در قیامت پیش شهدا روسفید باشید، حسین زمان را یاری کنید و مردانه به سوی جبهههای نبرد حق علیه باطل بشتابید. شرک جهانی را از سر ایران اسلامی دور سازید و با حضور فعال در صحنه انقلاب اسلامی، به ویژه در بسیج مستضعفین، راه من و امثال مرا ادامه دهید. نگذارید سلاح شهیدان اسلام بر زمین بماند.
و اما وصیتم به برادرانم؛ اسلحه بر زمینافتادهام را بردارید و راهم را ادامه دهید. گوش به حرفهای ضد انقلاب ندهید که اینان برای آمریکا مزدوری میکنند. پشتیبان امام باشید؛ مانند مردم کوفه نباشید که امامشان را تنها گذاشتند. در دعاهای کمیل و نماز جمعه شرکت کنید، که این حضور، مشتی محکم بر دهان ضد انقلابهاست.
از طرف من دعا و طلب عفو و بخشش کنید و این دعا را از یاد نبرید:
«خدایا خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار.»