خاطره‌‌ای از شهید «مصطفی فرج‌پور»

مصطفی عاشق امام بود، آن قدر که تصویرش را می‌بوسید

يکشنبه, ۳۱ فروردين ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۴۴
خواهر شهید تعریف می‌کند: بهمن‌ماه سال ۱۳۵۷ بود، روزی که امام به ایران بازگشت. آن روز هیچ‌وقت از خاطرم نمی‌رود. هیچ‌وقت مصطفی را آن‌طور ندیده بودم. واقعاً این شهدا عاشق امامشان بودند. وقتی آن روز تلویزیون تصویر امام را نشان می‌داد، مصطفی محو تماشای امام شده بود.

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «مصطفی فرج‌پور» نهم تير ماه 1345، در شهرستان خرمشهر ديده به جهان گشود. پدرش غلام، كارگر بود و مادرش سكينه نام داشت. تا پايان دوره راهنمايی درس خواند. به عنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور يافت. سی و يكم فروردين 1365، در زبيدات عراق بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكرش را در گلزار شهدای شهرستان بندرعباس به خاک سپردند.

یب

ماجرای شبانه‌ای که شهید، چراغ خانه همسایه را روشن کرد

برادرم پسر زرنگی بود و در همه کارها سررشته داشت. هر کسی مشکلی برایش پیش می‌آمد، به خانه ما می‌آمد تا شهید به او کمک کند و مشکلش را حل کند. یادم هست یک شب، ساعت دو بامداد، برق خانه یکی از همسایه‌ها قطع شده بود—فکر می‌کنم فیوزش خراب شده بود. شهید بدون اینکه ناراحتی یا بداخلاقی کند که چرا این موقع شب آمده‌اند، با خوش‌رویی بلند شد و رفت تا برق همسایه را درست کند.

مصطفی عاشق امام بود، آن قدر که تصویرش را می‌بوسید

بهمن‌ماه سال ۱۳۵۷ بود، روزی که امام به ایران بازگشت. آن روز هیچ‌وقت از خاطرم نمی‌رود. هیچ‌وقت مصطفی را آن‌طور ندیده بودم. واقعاً این شهدا عاشق امامشان بودند. وقتی آن روز تلویزیون تصویر امام را نشان می‌داد، مصطفی محو تماشای امام شده بود. از جایش بلند شد، به سمت تلویزیون رفت، صورتش را روی تصویر امام گذاشت و آن را بوسید و گفت: «جانم فدای امام».

هیچ‌وقت آن حال عجیب مصطفی را در آن روز فراموش نمی‌کنم.

(به نقل از خواهر شهید، فاطمه فرج‌پور)

یب

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده