روایتی داستانی از زندگی شهید مدافع حرم محمد آژند در کتاب «منِ فرشته تو»
شنبه, ۱۶ تير ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۱۵
کتاب «منِ فرشته تو» داستانی از زندگی شهید مدافع حرم «محمد آژند» را روایت میکند.
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران، کتاب «منِ فرشته تو» به روایتهایی از زندگی شهید مدافع حرم «محمد آژند» میپردازد. این کتاب به قلم «نسیم اسدپور» نگاشته شده است و توسط «نشر شاهد» منتشر شده است.
این کتاب بنا دارد گوشهای از رشادتها و فداکاریهای شهید را روایت کند. خاطراتی که در کتاب نقل میشوند، به روایت مرضیه شریف همسر شهید است.
در انتهای کتاب نیز تصاویری از شهید که به صورت سیاه و سفید منتشر شده است.
بخشی از این کتاب را با هم میخوانیم:
نگاه سلعت میکنم. 12 شب شده و محمدمهدی هنوز از هیئت برنگشته است. دل توی دلم نیست. ایستادهام کنار پنجره و به کوچه چشم دوختهام. مثل خودت هیئتی است، مسجدی است اما من مثل گذشته نیستم. زود نگران میشوم. دلم هُری میریزد. تحمل ندارم انتظار بکشم. شاید به خاطر توست. به خاطر تو که رفتی و برنگشتی. به خاطر تو که ماهها در انتظار برگشت پیکرت، چشم به راه مانده بودم. دیگر نمیتوانم چشم به راه باشم، حتی برای یک ساعت.
اما پیش از این، در زندگی دو نفرمان این طور نبودم. یادت میآید؟ همیشه به من میگفتی: «مرضیه ممنونتم که هیچ وقت برای هیئت و مسجد به من گیر نمیدی. هر وقت برم و بیام گلایه نمیکنی.» گاهی شبها تا ساعت یک نصف شب با مصطفی صدرزاده و بقیه دوستانت، مشغول برنامهریزی برای کارهای مسجد و هیئت بودید. ماه محرم، من هم با تو به هیئت میآمدم. از قسمت زنانه که صدای مداحیات را میشنیدم، قند توی دلم آب میشد. یاد روزهایی میافتادم که از پشت درب قدیمی اتاق مادربزرگ، صدای مداحیات را میشنیدم. شاید از همان زمان بود که مِهرت بر دلم نشست.
انتهای پیام/
نظر شما