وصیت معلم شهید: دوست دارم خونم در راه اسلام ريخته شود
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران، شهيد «حسن ناودل» یادگار «یوسف» و «لیلا (فوت ۱۳۵۰)» بیست و نهم مهر ١٣٢٢ در شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش ، در آموزش و پرورش کار میکرد. او تا پایان دوره کاردانی درس خواند. معلم بود. سال ۱۳۶۴ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. چهارم اسفند ١٣۶۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پا، دست و پهلو به شهادت رسید. پیکرش را در زادگاهش به خاک سپردند.
فرازی از وصيتنامه شهيد معلم «حسن ناودل» را در ادامه مرور میکنیم:
«باسمهتعالی»
السلام علیک یا اباعبدالله. سلام و درود بر محمد و آل محمد و ائمه اطهار معصومین و شهدای راه اسلام. همسر و خانواده محترم آقای میرمقدم. من روسیاه عازم جبهه (مورخه ۱۳۶۵/۱۰/۲۹ از طرف سپاه ناحیه زنجان عازم جبهه گردید.) میباشم. بعد از سالها آرزو در راهی که شما تک تک خانواده عزیز و مهربان بدان عشق میورزید میروم تا آرزوی دیرینهام را که قلب سیاه و پُرگناهم را رنج میدهد برآورده شود.
من نتوانستم تحمل کنم که همه در راه اسلام عزیز و مبین جان نثاری کنند ولی من شرمسار از درگاه خدا و بندگان خدا دین خود را به قرآن شریف و اسلام عزیز ادا ننمایم. من همسر رنج کشیده و مومنه و مهربان و فرزند دلبندم را خیلی دوست دارم.
ولی اسلام عزیز را بیشتر از همه کس دوست دارم و از خدای برآورنده حاجتها تقاضا دارم که خون ناپاک و ناقابل بنده حقیر و روسیاه را، چون آقایم حسین (ع) در راه اسلام بریزند.
همسرم: من از تو زنِ باوفا شرمسارم. تو خود بهتر میدانی که اسلام غریب است. مظلوم و خون میخواهد. از تو حلالیت میطلبم. از تکتک خانواده عزیز و شریف و دوستان و آشنایان برایم حلالیت بگیر. عباس جان را در راه اسلام و قرآن تربیت بکن و به او خیلی مهربانی و عطوفت کن. سایه حکمت عزیز را از سر او کم نکن.
خدا نگهدار بیپناهان است. هیچ ناراحت نباش. بگذار روح من با گناههای زیادم در زیر خاک راحت باشد. اصلاً و ابداً شیون و ناراحتی نکن. خدا ارحم الراحمین است.
والسلام علیکم/ هفدهم بهمن ماه ۱۳۶۵
انتهای پیام/