سه‌شنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۰۰
کتاب «بامداد روز شانزدهم»، مجموعه خاطرات آزاده جانباز «دکتر فرامرز صادقی» به نویسندگی جانباز دفاع مقدس «رمضانعلی کاوسی» به کوشش پایگاه کتاب گویای ایران‌صدا شنیدنی شد.

به گزارش نویدشاهد، «بامداد روز شانزدهم» به نویسندگی «رمضانعلی کاوسی» پس از 3 دوره تجدید چاپ توسط ایران‌صدا به کتاب گویا تبدیل شد. در این کتاب با خاطرات بزرگ مردی به نام فرامرز صادقی آشنا می‌شوید که در چهارده سالگی با هدف دفاع از دین و سرزمین و ناموس این کشور به جبهه رفته است. او در سال 1361 در عملیات محرم تا چند قدمی بهشت هم پیش می‌رود اما سرنوشت برایش به گونه‌ای رقم می‌خورد که با پایی قطع شده به استقبال اسارت برود.

 

بامداد روز شانزدهم شنیدنی شد

در بخشی از این کتاب آمده است:

آمبولانس وارد اردوگاه شد و روبه‌روی در بهداری ایستاد. دکتر مجید با خنده به استقبالم آمد و گفت: «به‌به، داماد کوچولوی ما هم که اومد. خوش اومدی، قهرمان. صفا آوردی.»

مثل دفعه قبل، فرج رحیمی مرا بغل کرد و داخل آسایشگاه برد. بیمارستان اردوگاه از بیست روز پیش خلوت‌تر شده بود. تعدادی از بچه‌ها به آسایشگاه اسرای سالم منتقل شده بودند. محمدجعفر عابدینی هنوز روی تخت بود اما سعید عباسی به آسایشگاه 19 رفته بود.

گل لبخند روی لب‌هایم نقش بسته بود تا اینکه دکتر مجید پانسمان پایم را باز کرد. مثل دفعه قبل سگرمه‌هایش را درهم کشید! حالت تهاجمی گرفتم و گفتم: «دکتر، اخم نکن که من دیگه تموز برو نیستم. اگه دوباره برم گردونی اونجا، دق می‌کنم و می‌میرم.»

دکتر هادی هم آمد. چند دقیقه به زخم پایم نگاه کرد و گفت: «خوشبختانه عفونت برطرف شده، ولی دوباره باید بری بیمارستان تا زخمت را بخیه کنن.»

دست دکتر هادی را محکم فشار دادم و متلمسانه گفتم: «آقای دکتر، تو رو خدا خودتون هر کاری می‌تونید همین‌جا برام بکنید؛ من دیگه برنمی‌گردم توی اون خراب شده.»

علاقه‌مندان می‌توانند این کتاب را در پایگاه کتاب گویای ایران‌صدا بشنوند.

خبرنگار: سمیه خزائی پیرسرابی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده