قسمت اول:
پنجشنبه, ۱۲ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۵۸
صبح ساعت ۴/۵ بیدار شدم و برای نماز آماده شدم از خوابگاه خودم که شماره ۱۶ است در مرکز دارالفنون خارج شدم وضو گرفتم و نماز صبح را با جماعت خواندم. ادامه این ماجرا را در نوید شاهد بخوانید.

خاطرات خودنوشت| لحظهِ اعزام به جبهه

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران؛ «شهید علی پیرونظر» یادگار اسرافیل، سوم بهمن ماه 1343 در تهران چشم به جهان گشود. او در دوران دفاع مقدس در ماهوت در مسئولیت تیربارچی سوم بهمن ماه 1366 به شهادت رسید و پیکرش در گلزار شهدای ساوه به خاک سپرده شد.

خاطرات شهید علی پیرونظر از لحظه اعزام

اولین صفحه از دفتر خاطرات جبهه را اکنون آغاز می‌کنم و این قلم نارسا را بر روی کاغذ به حرکت می‌آورم تا بلکه بتوانم چیزهایی را برایم رخ می‌دهد هر چند که اگر نشود با قلم بر روی کاغذ نوشت حاشیه آن‌ها را بنویسم. (انشاالله)

امروز دوشنبه ۶۶/۸/۴ 
صبح ساعت ۴/۵ بیدار شدم و برای نماز آماده شدم از خوابگاه خودم که شماره ۱۶ است در مرکز دارالفنون خارج شدم وضو گرفتم و نماز صبح را با جماعت خواندم بعد لیوان و شکر را برداشتم و برای خوردن صبحانه به سالن غذاخوری رفتم، دوستم هم آمده بود بعد از صبحانه به خوابگاه آمدم و کتابهای درسی همان روز را آماده کردم و با دوستم با صدای زنگ به حیاط مرکز رفتیم در صبحگاه اول قرآن و بعد معنی آن خوانده شد و بعد آقای خرقانیان مسئول مرکز صحبت کرد او گفت: فرم اعزام را بین همه تقسیم کنید و بعد با حالت سینه زنی وارد سالن شدیم و بعد از مرکز خارج شدیم. در خیابان امام خمینی (ره) دوری زدیم و شعار دادیم.

بعد به مرکز برگشتیم همه فرم گرفتیم و پُر کردیم. همه به شهرهای خودشان برگشتن برای خداحافظی. من هم وسایلم را جمع کردم و دوستم به پدرش زنگ زد و من را به گمرک رساندن و با اتوبوس به ساوه آمدم ساعت ۴ رسیدم، به شاهده خبر را که دادم کمی ناراحت شد.

ادامه دارد...

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده