شهید «قربانعلی سعیدی» در قسمت اول وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «اگر توفیق شهادت كه سعادتی است برای هر انسانی هم در اين دنيا و هم در آخرت نصيبم شد، به آرزوی هميشگی‌ام رسيده‌ام.»

شهید

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران، شهید قربانعلی سعیدی، یادگار «فتح‌الله» و «بهجت» سوم شهریورماه سال 1345 در شهرستان تهران به دنیا آمد. او دانش آموز دوم متوسطه بود که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر بیست و دوم فروردین ماه سال 1362 با سمت خمپاره‌انداز در ابوغریب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به گردن و سر به شهادت رسید. پیکر او را در بهشت زهرای زادگاهش به خاک سپردند.

 قسمت اول متن وصیت‌نامه شهید «قربانعلی سعیدی» را در سالروز شهادتش مرور می‌کنیم:

  «بسم الله الرّحمن الرّحيم»

وصيتم به شما پدر و مادر عزيزم:

«إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ»

با سلام به امام منتظر مهدی موعود (عج) و نائب بر حقش امام خمينی و سلام بر مجروحين و معلولين راه خدا و با سلام بر امت شهيد پرور ايران و با سلام بر شما پدر و مادر عزيزم سخنان خود را آغاز مي‌كنم.

با عرض سلام بر شما پدر و مادر عزيزم تقديم عرض مي‌نمايم. اميدوارم كه حالتان خوب باشد. سلام خدا بر شما‌‎ ای خانواده عزيزم كه در راه خدا و قرآن قدم برداشته لحظه‌ای در راه خدا از پا ننشسته و در راه خدا قيام فی سبيل الله كرده‌ايد.

مادر و پدر عزيزم هر چه از شما بگويم كم است و زبان گويای من نمي‌تواند درباره شما پدر و مادر مهربان گذشته تعريف كند، بايد خداوند متعال درباره شما مومنين عزيز تعريف كند. سلام خدا و رسول خدا بر شما پدر و مادر عزيزم كه «هل من ناصر ينصرني» امام حسين را ندا داده و به ياري يش برخاسته‌ايد.

مادر و پدر جان من پسر شما در اين مدت خيلی شما خانواده محترم را ناراحت كرده‌ام و مي‌دانم كه خيلی زجر كشيده‎‌ايد تا من را به سن برسانيد. مادر و پدر عزيزم اميدوارم كه مرا حلال كنيد و از سر تقصيراتم بگذريد و همچنين اميدوارم كه خداوند هم مرا عفو نمايد و از سر تقصيراتم بگذرد.

پدر و مادر عزيزم سلام مرا به برادرانم و خواهران عزيز و مهربانم برسانيد و به آنها بگوييد كه مرا حلال كنند بخصوص اشرف و پري كه خيلی من بنده عاجز آنها را ناراحت می‌كردم و نيز به خواهر مهربانم عفّت كه نتوانستم به آنها سری بزنم. واقعاً مادر از ايشان خجالت مي‌كشم و نمي‌دانم كه چطور از آنها عذرخواهی بكنم و نيز سلام مرا به داماهای عزيزمان و عليرضا كوچلو و خاله و دايی و ديگر فاميل هايم برسانيد.

مادرجان؛ اگر در اين عمليات كه در پيش داريم و اميدوارم كه در اين عمليات كه با نام خدا شروع مي‌شود، بتوانيم كار صدام را تمام كنيم و راه كربلا را باز كنيم و قبر شش گوشه امام حسين را زيارت كنيم. اگر توفیق شهادت كه سعادتي است براي هر انساني هم در اين دنيا و هم در آخرت نصيبم شد كه هيچ به آرزوي هميشگيم رسيده‌ام.

ادامه دارد...

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده