سه‌شنبه, ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۴۸
حاج مهدی سلحشور روایتی از شهید «علی جان جابری» روایت می‌کند: «چند سال پیش، محرم بود و شب علی‌اصغر(ع). مانده بودم در هیات (هیئت فاطمیون قم)، چه بخوانم… منابع مختلف را بالا و پایین کردم، ولی چیزی که راضی‌ام کند، پیدا نکردم. خواب شهید علی جابری را دیدم. پرسید: مانده‌ای چه روضه‌ای بخوانی؟ گفتم آره.»

روضۀ علی اصغر (ع)

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران، شهید علی‌جان جابری، یادگار «علی‌‌عباس» و «حوا» یکم خرداد ماه سال 1346 در شهرستان رزن به دنيا آمد. او تا چهارم ابتدايی درس خواند. كشاورز بود. ازدواج كرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. این شهید گرانقدر دوم بهمن ماه سال 1365 با سمت آرپی‌جی‌زن در سومار توسط نيروهای عراقی به شهادت رسيد. اثری از پیكرش به دست نيامد.

بیشتر بخوانید: علی‌جان، نمازش را در مسجد می‌خواند

توصیه یک شهید به همرزمش: خطا کردید، توبه کنید

روایتی از حاج مهدی سلحشور در ادامه می‌خوانیم:

علی جابری؛ هم مسئول گروهان بود و هم مداحی می‌کرد. روضه‌های حضرت علی اصغرش عجیب بود. آخرش هم تیر خورد به گلویش و مثل علی اصغر (ع) شهید شد.

آخرین بار در حسینیه سنندج می‌خواند:

سوختم از آتشت آه چه سوزان تبی *** همچو لب خشک تو هیچ ندیدم لبی

گریه کنم های‌های در عوض لای لای …

چند سال پیش، محرم بود و شب علی‌اصغر(ع). مانده بودم در هیات (هیئت فاطمیون قم)، چه بخوانم… منابع مختلف را بالا و پایین کردم، ولی چیزی که راضی‌ام کند، پیدا نکردم.

شب؛ خواب شهید علی جابری را دیدم. پرسید: مانده‌ای چه روضه‌ای بخوانی؟ گفتم آره.

گفت: یادت هست در حسینیه پادگان امام علی، شب علی‌اصغر من چه روضه‌ای خواندم؟ بعد شروع کرد به خواندن روضه و گفت: این روضه را بخوان. شروع کردم به گلایه از او…

گفتم: در این وانفسا و فتنه‌های آخر الزمان، رهایمان کرده‌اید و رفته‌اید آنجا به خوش گذرانی! کار راحت را شما کردید و ما اینجا گیر افتاده‌ایم.

علی گفت: شما کور هستید و ما را نمی‌بینید، تقصیر ماست؟ ما بین‌تان هستیم، در جلسه هایتان. تو فکر کردی شما‌ها را چه کسی در این مسیر نگه داشته؟… فکر می‌کنی چه کسانی آقا را یاری می‌کنند؟ چه کسانی سنگ‌ها را از میان راه بر می‌دارند؟ کسی غیر از ما اینکار‌ها را انجام می‌دهد؟ شما‌ها کورید و ما را نمی‌بینید، تقصیر ما چیست؟ در هیئت هایتان، قبل از آنکه کسی بیاید، ما حضور داریم… نوحه‌ای را که می‌سازی ما یادت می‌دهیم… حتی دو دمه‌هایی که میان دارتان آقا بصیر (فرزند فرج الله سلحشور) می‌خواند را ما به او یاد می‌دهیم. شما ما را نمی‌بینید ما چه کار کنیم؟

خوب یادم هست که شهید علی جابری از بصیر اسم برد. نمی‌خواهم بگویم خواب؛ وحی منزل است، اما خواب من، موید آیه شریفه «شهدا زنده‌اند» بود.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده