از شما میخواهم در حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی کوشا باشید
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران، شهید محمدمهدی عباسی، یادگار «تقی» و «زهرا» هفتم شهریور ماه سال 1339 در شهرستان ساوه به دنیا آمد. او تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر نهم بهمن ماه سال 1361 در شرق بصره عراق به شهادت رسید. تاکنون اثری از پیکرش بهدست نیامده است.
قسمت اول وصیتنامه شهید «محمدمهدی عباسی» را در ادامه مرور میکنیم:
«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»
سپاس خداوندی را که بر ما منت نها و رهبری برایمان فرستاد که در سایه فرمانهایش به زمانمان آگاه شدیم و سپاس خداوندی را که مرجعی بر ما نهاد که مسیر صحیح زندگی را از قفسهایش دریافتیم و سپاس خداوندی را که بر ما منت نهاد که در سایه آموزشهای آن از هرگونه لغزش در مسیر صحیح زندگی بازداشته شدیم و سپاس خداوندی را که بر ما فرماندهی قرار داد که طریقه صحیح عزاداری را از او آموختیم و سپاس خداوندی را که بر من منت نهاد که توانستیم در خط مرجع، رهبر، معلم و فرمانده خود یعنی امر خمینی بت شکن قرار بگیریم و این اعمال مقبول میبود که آنگاه گروهکها را توان مقاومت و نفوذ در آن نیست و در نهایت سپاس خداوندی را که بر ما منت نهاد و تکلیف احیای اسلام را بر عهده ما قرار داد این اراده ماند که از اولین زمین قرار دهد و مایهاش عنایت افتخار سرشار من نمائیم.
اینجانب هم اکنون در حالیکه آغاز عملیات نزدیک است و من در گوشهای نشسته و مشغول درج آخرین حرفهای خود میباشم و در این اطمینان بسر میبرم که پیروز خواهم شد یا کفر را سرکوب خواهیم نمود و یا به پیش معبود خواهیم شتافت که هر دو پیروزی پُر عظمت است و سعادت من در این لحظات آخر زندگی هر چند که خود را لایق این نمیبینم که در برابر شهدای پُر عظمت که مقام و عزت والایشان پیدا است حرفی بزنم ولی بر حسب وظیفه اسلامی چند کلامی عرض میکنم:
«رهبرم»
ابتدا سخنی با تو ای رهبر ای فرماندهام و ای مرجع و ای معلم من میخواهم که گواه باشی من از آن زمانی که فرمان جهادگریت را شنیدم و از آن زمانی که ندای مظلومیت امت اسلامی را سردادی من به تو پیوستم و شکر خدا که در هیچ زمانی از تو دست نکشیدم و هر فرمانی صادر شود با جان و دل پذیرا شدم و برای من فرمان تو اهمیت داشت و نه مقتضای زمان امروز هم که در سنگرم و در زیر رگبار مسلسلهای دشمن میباشم، باز هم ندای خمینی، خمینی سر میدهم و منتظر دستورات و فرامین شما رهبر عزیزم هستم و یک مسلمان باید هم اینطور باشد و اگر کسی این چنین نباشد مسلمان نیست.
«امت شهید پرور»
سخنی با شما امت شهید پرور و حزب الله! بدانید که ما میرویم و شما میدانید آنان که میروند چه هستند و آنان که میمانند باید چه کنند و من که امروز میروم چه میتوانم بهشما بگویم غیر از آنچه که شهدای دیگر میگویند.
من همچون هر شهید دیگر انتظار پشتیبانی از رهبر را از شما دارم من هم مانند سایر شهدای دیگر انتظار حفظ دستاوردهای انقلابی از قبیل: مجلس شورای اسلامی، جهاد سازندگی، دولت جمهوری اسلامی، قانون اساسی، مقاومت کشوری و لشگری جمهوری اسلامی و بالاخص ولایت فقیه را از شما دارم و من همچون هر شهیدی دیگر علاقمند به مستدام اجتماعات مانند: نماز جمعه، دعای کمیل، سایر اجتماعات و شعارهای اسلامی را دارم و بس.
ادامه دارد...