نگاهی به زندگی پاسدار جوان؛ شهید «محمدتقی نوروزی»
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران، شهید محمدتقی نوروزی، در آخرین روزهای تابستان 1345 کودکی در دامن پاک مادر متولد می شود و با شنیدن نغمههای لالایی با محبت خانواده انس میگیرد و شکوفه زندگیاش باز میشود و در این مسیر، تحت تربیت اسلامی خانوادهای مهربان و دلسوز به شخصی دین محور مبدل میگردد و خود را برای رزم با استکبار و طاغوت در صف یاران خمینی کبیر آماده می کند.
شهید محمدتقی نوروزی در محله احمدآباد، منطقه بسیار خوش آب و هوا با مردمانی متدین به دنیا آمد. او یکی از جوانترین شهدای پاسدار شهرستان دماوند محسوب میشود. او فقط 17 بهار از عمر شیرینش گذشته بود اما بصیرتی شگرف و غیر قابل توصیف داشت.
آری! چه نیکو فرمود آن پیر روشن ضمیر و آن رهبر الهی امام خمینی (ره) که رهبر ما آن نوجوان دوازده ساله است.
هنوز دوازده بهار از زندگی محمدتقی نگذشته بود که صدای گرم گامهای انقلاب در کوچههای سرد شهر پیچید. يخهای ظلم و تباهی و طغیان در حال ذوب شدن بود و پرتو جان بخش خورشید اسلام به جانهای یخ زده در عصر سرد ستم، گرمای زندگی بخشید.
آری! شهید نوروزی پا به پای دوستانش و بزرگترها در مراسم مختلف که شور و شعور انقلابی مردم را به نمایش میگذاشت شرکت میکرد.
با کنجکاوی فراوانی که داشت دائم از علت تظاهرات و راهپیمایی می پرسیدند تا بالاخره در همان سنین نوجوانی آگاهی خود را افزایش داد و پا به عرصه جهاد در راه خدا را مشق میکند. وقتی آتش کینه و خشم دشمن بعثی، شعله ور شده، محمدتقی فقط چهارده سال داشت. میدید که مردم به جبههها میروند.
گاهی مظلومیت های آنان در تنگناهای اشغال خرمشهر، محاصره آبادان و... جان و روح محمد را عذاب میداد و گاهی صدای غرش رعد و برق پیرویها موجب غرور او میشد و حسرت میخورد.
بارها برای اعزام، داوطلب شده بود اما هنوز اجازه میدان نیافت تا بالأخره به سن قانونی استخدام در سپاه رسید و به محض گزینش، راهی جبهه شد.
در همان روزهای آغازین حضور در مناطق عملیاتی، خیلی زود مدال شهادت را برگردن آویخته و در تاریخ دوازدهم آبان ماه سال 1362 در منطقه پنجوین در عملیات والفجر 4 شربت شهادت را نوشید و پیکر پاکش پس از حدود ده سال در عملیات تفحص، کشف و به زادگاهش منتقل و پس از تشییع باشکوه در مزار شهدای احمدآباد آرام گرفت و مأمن و زیارتگاه عاشقان اعم از مردم و مسافران این منطقه شد.