"علیرضا" به خانوادههای شهدا سرکشی میکرد
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: شهید علیرضا بهمنزاده، یادگار «تقی» در خانوادهای متدین مؤمن و صبور چشم به جهان هستی گشود. دوران کودکی را در کانون پر مهر خانوادهاش سپری نمود. تحصیلاتش را تا سیکل ادامه داد و سپس در شرکت بسته بندی روغن نباتی مشغول به کار شد و از این راه کسب در آمد کرد.
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، رسالت خویش را در لبیک گفتن به ندای رهبرش و حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل دید و رهسپار جبهه شد. وی در منطقه 2 مرتبه مجروح می شود و پس از بهبودی در سال 62 مجدداً اعزام می گردد و حضور مداوم و مؤثری را ایفا مینماید، تا اینکه از ناحیهِ قلب به خصوص از ناحیهِ پا مجروح و مجبور به ترک جبهه میشود. سال 64 با همسری مهربان و متدین تشکیل خانواده میدهد و خداوند 3 فرزند به او عنایت می نماید، پس از اتمام جنگ تحمیلی ایشان با جراحت هایش دست و پنجه نرم می کند تا اینکه در یکی از روزهای سال 76 دعوت حق را لبیک می گوید و به جمع یاران پرکشیده اش می پیوند.
روایتی از مادر شهید «علیرضا بهمن زاده» را در ادامه میخوانیم:
علیرضا جراحتهای زیادی خصوصا از ناحیه ی پا و دست داشت و تمام بدن او زخمی بود. ما اصلا از جراحت های او خبر نداشتیم و نمیدانستیم که دفعهِ آخر او یک ماه بیمارستان بستری بوده، تا اینکه روز شهادت شهید چمران او هم خود را برای مراسم میرساند که یکی از همسایگان علیرضا را با وضع زخمی و لباس بیمارستان میبیند و به او میگوید: اینجا چه کار میکنی؟ این چه وضعی است؟ جواب میدهد: تو رو خدا به خانوادهام بهخصوص پدر و مادرم چیزی نگوید، آنها طاقت ندارند. علیرضا شهدا را خیلی دوست داشت حتی وقتی که حال و وضع خوبی نداشت به خانوادههای آنها سر کشی می کرد.