نامهِ شهیدِ سادات؛ مادرم، با جملات امیدبخش به مادران رزمندگان روحیه بده
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: شهید سیدداود حسینی، یادگار «سیدابوالقاسم» و «صدیقه» بیست و سوم مردادماه سال 1345 در شهرستان تهران به دنیا آمد. وی تا سوم متوسطه درس خواند و سپس به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر بیست و هشتم آبان ماه سال 1362 در اهواز بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای روستای قشلاق داودآباد تابعه شهرستان قرچک واقع است.
متن کامل نامه شهید سادات «سیدداود حسینی» را در ادامه میخوانیم:
«اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» قرآن کریم
با سلام و درود بر حضرت مهدی موعود(عج) و نائب او امام امت و بر شهیدان عزیز و بر مجروحین جانبازان انقلاب و با سلام بر امت حزبالله در خط امام.
پس از عرض سلام خدمت پدر و مادر و برادران و خواهران عزیزم، امیدوارم که حالتان خوب باشد. اگر از احوالات من بخواهید بحمدالله خیلی خوب و رضایت بخش میباشد و امیدوارم که هیچگونه کسالت و ناراحتی نداشته باشید و پیروزیهای رزمندگان اسلام را در جبهههای غرب کشور را به امام و امت قهرمان پرور تبریک میگویم.
ای خانوادهِ عزیز منتظر باشید که کربلا نزدیک است. امام عزیز فرمود: همین روزها آخر جنگ است. خانواده عزیز امام هرگاه پیامی داده به حقیقت پیوسته پس مادرم ناراحت نباشید و از بابت من در عملیاتها نبودهام و نیستم.
مادرم نکند روزی ناراحت شوی که حضرت زینب(س) به دشت کربلا داغ شش برادر دید. زینب(س) در کربلا داغ پسر برادرهایش را دید و اگر ذرهای ناراحت شوی از اینکه فرزندت در کنارت نیست آنوقت است در آخرت باید جوابگوی حضرت زینب(س) باشی.
مادرم همیشه سعی کن با روحیهِ عالی با مادرهای دیگر رزمندگان روبرو شوی که به آنها امید دهی، نکند روزی باعث ضعیف شدن روحیهِ دیگر خانوادهها شوی که آنگاه باید جواب امام زمان(عج) را بدهی. مادرم خون حسین(ع) در دشت کربلا اسلام را زنده کرد و خون حسین(ع) را زینب(س) زنده کرد.
ای مادر، پدرم و خواهران و برادرانم؛ شما هم باید با روحیهتان دیگران را تشویق کنید که فرزندانشان را به جبهه بفرستند که الان ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسینی در سرتاسر جبههها بهگوش میرسد و شماها که در یک عمر گفتید؛ ای کاش بودیم و جوابگوی ندای امام حسین(ع) بودیم، حالا که مرحله امتحان است، باید با عملتان سخنهایتان را ثابت کنید، باید به دشمنان اسلام بگویید که جوانان ما درس را از حسین(ع) و مادرهای ما درس را از زینب(س) آموختهاند، بگو که ای کاش بهجای یک فرزند چند فرزند دیگر داشتم و هدیه به امام میکردم.
مادرم، هر روز بعد از نمازهایت سجده شکر بهجای آور و خدا را حمد و ثنا بگو، زیرا که این افتخار را به خانوادهمان داده که فرزندی را برای اسلام به جبهه فرستادید، اگر فکر کنید این بزرگترین نعمت است که خداوند به شما عطا کرده هر چند که من لیاقت شرکت در این جهاد را نداشتم ولی این لطف خداست که این سعادت را نصیب من و شما کرده است.
مادرم؛ نکند خدای نکرده ناراحت شوی، میدانم خوشحال هم هستید ولی اینها را از بابت تذکر میگویم. هر چند لیاقت این را ندارم و امیدوارم هیچگونه نارضایتی نداشته باشید. دیگر عرضی ندارم بهجز دعا به جان امام و ظهور حضرت مهدی(عج) و پیروزی رزمندگان. حتماً یادتان نرود دعا کنید که اسیران عزیزمان هر چه زودتر به خانوادههایشان برسند و سلام مرا به خواهرم مریم و علیآقا و آقامجتبی و گیتی خانم برسانید و دیگر آشنا و دوستان.
والسلام و علیکم و رحمهالله برکاته/ سیدداود حسینی/ و من الله توفیق
خدایا؛ خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار