شهادت زينت انسان است
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: شهید امیر غلامرضا، یادگار «علی اکبر» و «احترام» یکم تیرماه سال 1337 در شهرستان ری چشم به جهان گشود. وی تا پایان دوره متوسطه در رشته علوم طبیعی درس خواند و دیپلم گرفت. مدتی شاگرد مغازه لاستیک فروشی بود و سپس به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر سیزدهم تیرماه سال 1360 با سمت تک تیرانداز در مریوان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر به شهادت رسید. پیکر وی را در بهشت زهرای شهرستان تهران به خاک سپردند.
فرازی از قسمت اول وصیتنامه شهید «امیر غلامرضا» را در ادامه مرور میکنیم:
«انا لله و انا اليه راجعون»: «ما همه از تو آفريده شديم و بازگشت همه ما بسوى توست.»
هر فرد مسلمانى اگر از امامش پيروى مىكند بايد راهش را برود و قدم جاى پاى او بگذارد پس مادر مگر نمىدانى حسين وقتى خواست شهيد شود و قطعه قطعه مىشد خوشحالتر مىشد و اگر حزبى بجز حزب خدا باشد اين را بدان كه دوزخ را براى خود خريده است.
مادر انسان هر كارى كه میكند بايد به خاطر خدا باشد. راه مىرود حرف مىزند، غذا مىخورد، مىخوابد قلبش مىتپد و نفس مىكشد به عشق خدا باشد. راهى كه مكتب من به من آموخته شهادت در راه حق است شهادت راه الله است شهادت راه مردان است.
شهادت زينت فرد است شهادت مرگ دلخواه است و هرگز شهيد را مرده نشماريد، زيرا شهيد موجودى است زنده. مادر هيچ افتخارى بهتر از شهادت نيست مگر نمىدانى حضرت قاسم سيزده ساله بود و از حسين اجازه ميدان خواست و به ميدان رفت و شهيد شد.
مادر از خدا بخواه كه اين قربانى بىارزش را از شما قبول كند و خوشحال باشيد كه قربانيتان در راه حق است. اى مادر تو هم صبر و شهامت زينب را داشته باش. مادر اگر پدر و شما براى من زحمت كشيديد به خاطر خدا بوده است اميدوارم آن را به من حلال كنيد مادر صبر انقلابى داشته باش و برادرهايم و خواهران را به اين حرفهایم گوش كنید. اى پدر تو هم امام را دعا كن و از جانب من پيش امام برو دست امام را ببوسید.
اگر به كشتنم نشود دين حق بلند *** اى تيرها بياييد بر فرق من فرود
كه ديده هيچ نبيند به غير از ظلم *** بايد ز جان گذشت كزين زندگى چه سود
بندگى زور برده اند *** اى مرگ همتى كه نخواهم اين قيود
امام خمينى
بپذير اى زبان سرخ امامت *** كه در برابر بيدادگر زماننشستى
ما بپذير اى درخت سبز هدايت *** كه نخل قامت مردانه را رنج شكستى
به ناز طبيبان نيازمند نبينم *** شكست خار به چشم چوناله تو شنيدم
سكوت خلوت خود را به بانگ گريه شكستم خدا كند