با شعار "تا خون در رگ ماست خمینی رهبرماست" تا مرز شهادت پیش رفتیم!
نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: اعتراضات متعددی علیه رژیم طاغوت در سالهای قبل از انقلاب شکل گرفته است، اما امام عظیم الشان (ره) در بین همه این اعتراضات، قیام 15 خرداد سال 42 را مبدأ نهضت اسلامی نامیدند، که این فرمایش نشاندهنده عظمت این قیام و تأثیرگذاری آن بر روند پیروزی نهضت اسلامی است.
ابعاد قیامی که در 15 خرداد شکل گرفت، همچنان و پس از گذشت نزدیک به شش دهه مورد تحسین کارشناسان در سراسر جهان و نیز محققان داخلی است و محققان بر این باورند که پس از قیام 15 خرداد 42 بود که نابودی رژیم شاهنشاهی شتاب گرفت.
مردم قهرمان ورامین، پیشوا، محمدآباد عربها و دیگر مؤمنین این منطقه دستگیری مرجع تقلید خود را تاب نیاوردند و ترجیح دادند، جان خود را فدا کنند، اما مرجعیت تضعیف نشود، پس از 15 خرداد 42 نیز در مقاطع حساسی مانند 10 دی 57، تجمع در مقابل لانه جاسوسی آمریکا در سال 58، بیعت با مقام معظم رهبری در سال 68، تقدیم نزدیک به یک هزار و 500 شهید در طول دفاع مقدس از نمونههای تداوم انقلابی گری در مردم مؤمن ورامین است.
متن زیر حاصل گفتگو با یکی دیگر از شاهدان عینی قیام پانزده خرداد سال 42 ورامین آقای اکبر سلیمانی است که خاطراتی از روز قیام «15 خرداد سال 42» مردم دشت ورامین را برایمان تعریف میکند. ماحصل آن را در ادامه می خوانید؛
نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: لطفاً ضمن معرفی خودتان کمی از پیشینهِ خانوادگیتان بفرمایید.
سلیمانی: اینجانب اکبر سلیمانی متولد سال 1334 در استان قم هستم. پس از مدتی به استان تهران و سپس شهرستان ورامین مهاجرت کردیم. متاهل هستم و در حال حاضر دانشجوی کارشناسی معماری و بازنشسته میباشم.
جد پدری و مادریام ملبس به لباس مقدس جدم حضرت محمدابن عبدالله(ص)بودند. خانوادهام مومن، ارزشی، انقلابی، ولایتمدار، اهل رعایت حلال و حرام، اهل پرداخت خمس و زکات، با حجاب و عفیف و روضه خوان هستند و هر ساله دهه اول ماه محرم و ایام شهادت حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) و آخر ماههای قمری در منزل مراسم روضه خاندان عصمت و طهارت را برپا میکنیم و بنده نیز پیرو والدین هستم.
نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: چه عاملی باعث شد شما نیز به خیل قیام کنندگان سال 42 بپیوندید؟
سلیمانی: پدرم بخاطر رابطه مستمر با مجالس اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و نیز نزدیکی با مراجع خصوصاً امام خمینی(ره) از سال 1341 جزء انقلابیون واقعی و ارزشی بود. روز سیزدهم خرداد 42 به همراه پدرم برای پرداخت خمس به منزل امام(ره) و بعد در مراسم مدرسه مقدس فیضیه حضور داشتیم. از همین مجلس بوی قیام امام خمینی رضوان الله تعالی علیه برعلیه شاه را استشمام کردیم.
عامل اصلی این قیام؛ دینداری، دینمداری و سرمشق گرفتن از قیام عاشورای حسینی، اطاعت و حمایت از رهبری و مرجعیت دینی توسط حضرت امام خمینی(ره) و به حرکت درآمدن جوشش و رویش خون سرخ پاک شهیدان در طول تاریخاند.
خداوند توفیقی بر من عطا فرمود که همراه پدرم پای رکاب امام خمینی(ره) قرار بگیریم و برعلیه حکومت انگلیس و آمریکا و از طرفی محمدرضا پهلوی آخرین سلسله حکومت 2500 ساله شاهنشاهی حاضر شوم و شاهد مبارزه کفن پوشان دیار 15 خرداد 42 بودم و با شعار "یامرگ یاخمینی"، "تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست" و "خمینی عزیز بگو تا خون بریزیم تا مرز شهادت" برای خمینی عزیز پیش رفتیم.
در آن روز شاهد مبارزه قیام کنندگان با دژخیمان تا به دندان کشیدن شاه ملعون بودم. پدرم فردی نترس و شجاع بود که در این روز مجروح و در بین دیگر شهدا و مجروحین روی زمین افتاده بود که بعد از ساعتی، شهدا و مجروحین را با لودر و کامیون جمع آوری کردند.
نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: 15 خرداد سال 42 در ورامین چگونه گذشت؟
سلیمانی: روز پانزدهم خرداد 42 من در روستایمان به نام "محمدآبادعربها" که تا محل درگیری 26 کیلومتر فاصله داشت با عشق حمایت از رهبری امام خمینی(ره) و شهادت در راه ارزشهای مقدس و منحصربهفرد امام حسین(ع)، برای مبارزه با شاه ملعون پیاده روی کردم.
نوید شاهد شهرستان های استان تهران: چگونه مطلع شدید که امام خمینی(ره) دستگیر شده است؟
سلیمانی: روز سیزدهم خرداد که به منزل امام(ره) رفته بودیم و بعد در مدرسه فیضیه در محضر امام(ره) بودیم. در پایان آن روز آیت الله انصاری، از نزدیکان و معتمدین امام خمینی(ره) بود، محرمانه به پدرم و آقاسیدمرتضی طباطبایی که از دوستان پدرم بود، گفتند: امکان دارد برای امام(ره) از طرف رژیم مزاحمتی ایجاد شود اگر امام دستگیر شد ما باید به هر توسطی خبر دستگیری امام(ره) به گوش مردم برسانیم. شما هم مردم ورامین که از انقلابیون و از مومنین متدین و مقلدین و حامیان امام خمینی(ره) هستند، را باخبر کنید.
حدود ساعت 12 تا 2 بامداد روز 15 خرداد شخصی بنام "عمو دخیل" که از دوستان و فامیل پدرم در روستای محمدآبادعربها و از همسایگان آقای سیدمرتضی طباطبایی بود به امر آقای طباطبایی به خانهِ ما آمد و گفت: "امام(ره) را دستگیر کردند". من و پدرم به همراه دوستان و آشنایان بهطرف تهران حرکت کردیم و از "روستای جوادآباد" که مردمانش به تدین و عاشورایی بودن در منطقه معروف بودند، جمعاً 25 نفر میشدند با پوشیدن کفن صبح زود حرکت کردیم و در دایره پاچنار ورامین (میدان امام خمینی فعلی) در جمع دیگر قیام کنندگان حاضر شدیم و هر ساعت که میگذشت جمعیت بیشتر میشد. درنهایت به طرف تهران حرکت کردیم.
نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: چه شهرهایی از تهران حرکت اعتراضگونه خود را آغاز کردند؟
سلیمانی: آن روز شنیدیم که در شهرهای قم، تبریز و تهران مردم قیام کردهاند. کفن پوشان ورامینی نیز آتش به اختیار و نیز با بصیرت همراه همیشگی امام خمینی(ره) بودند.
بنده افتخار دارم هر ساله 15 خرداد با پوشیدن کفن به میدان امام خمینی ورامین میروم و یاد و خاطرهِ شهدای آن روز را گرامی میدارم و تا زندهام به لطف خدا و توسل به خاندان عصمت و طهارت(ع) و پیروی از آرمانهای مقدس امام (ره) و شهدا و اطاعت از ولایت فقیه، بیش از پیش حضور خواهم داشت.
نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: خصوصیات قیام 15 خرداد چه بود؟
سلیمانی: اطاعت از فرمان خدا در مبارزه با فرعون زمان شاه ملعون و حمایت از حسین زمان (امام خمینی نایب برحق آقا امام زمان(عج))، اخلاص واقعی و اطلاع از عواقب و پیامدهای تلخ و شیرین این حضور از ویژگی های این قیام بود و مردم باشعار "یا مرگ یا خمینی" ثابت کردند که آمادگی شهادت را دارند. مصداق آیه شریفه: "هیهات مناالذله" تن به ذلت نمیدهیم یکی از خصوصیات بارز این قیام بود. بصیرت مردم وارمین بود که بهمحض شنیدن خبر دستگیری رهبر و مرجع تقلیدشان تاب نیاوردند و جان، مال و زندگیشان را رها کردند و فقط در فکر جهاد فی سبیل الله در راه خدا قرار گرفتند.
در مسیر راهپبمایی بودیم که پدرم به من گفت: «کشته شدن در راه خدا لیاقت میخواهد» ای کاش "شهادت" هزار بار نصیبم بشود، همچون حنظله در شب زفاف با پیروی از امام زمانش حضرت حسین(ع) وارد میدان جنگ با کفار شد و قهرمانانه به فیض شهادت نائل شد.
در این راه هرکس کشته شود و به مقام شهادت برسد به اوج سعادت و بندگی میرسد و توانسته رضایت خداوند و خوشحالی امام زمانش(عج) و درجات عالیه را حاصل و تا قیامت در جوارشان زندگی کند طبق آیه شریفه: «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي». پدرم این آیه را بین جمعیت تکرار میکرد و درباره چگونه زیستن و چگونه ماندن و چگونه رفتن با استقامت و شجاعت سخن می گفت.
اهمیت روز 15 خرداد 42 را نمیتوان توصیف کرد. همه شهیدان خصوصاً شهدای مظلوم و غریب 15 خرداد 42 تا پیروزی انقلاب اسلامی به گونه ای شایسته معرفی نشده اند و هنوز هم تعدادی شهید هستند که یا مزارشان مشخص نیست و یا بین درگذشتگان قبرستانها دفن شدند و خانوادههایشان چشم بهراه هستند.
گفتگو از سعیده نجاتی