شب شهادتم "شب دامادی" من است
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: شهید ابوالفضل قربانی اردستانی، یادگار «رضا» و «عصمت» چهاردهم اردیبهشت ماه سال 1346 در شهرستان ری چشم به جهان گشود. دانش آموز دوم متوسطه رشته اقتصاد بود که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر پنجم خرداد ماه سال 1365 با سمت تک تیرانداز در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پهلو و پاها به شهادت رسید. پیکر او را در بهشت زهرای شهرستان تهران به خاک سپردند.
متن اولین وصیتنامه دانش آموز شهید را در ادامه میخوانیم:
«وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ»
«بارالها كرمى، مرحمتى، امدادىكاروان شهداء رفته و من ماندهام تنها چه كنم.»
با عرض سلام حضور يگانه منجى عالم بشريت حضرت صاحب الزمان (عج) و با درود بر امام عزيز و با آرزوى آزادى اسراء، شادى روح شهداء، شفاى مجروحين، پيروزى رزمندگان.
با عرض سلام بر محضر گرامى پدر و مادر عزيزم هم اكنون كه اين وصيتنامه را مىنويسم و در سنگر كردستان هستم و دوست دارم به مطالب آن گوش فرا داده و اجراء نمائيد.
اگر خدا خواست و من شهيد شدم دوست دارم در شهادت من ناراحت نباشيد و نگوئيد ابوالفضل جوان بود زيرا علىاكبر امام حسين (ع) هم جوان بوده در مواقعی كه نبايد گريه كنيد گريه نكنيد تا دشمنان روسياه گردد. بعد از شهادت درب خانه را پرچم سبز بزنيد و بگوئيد مردم و رفقا شاد باشند چون شب دامادى من است و سعى كنيد در شب اول عروسيم از مهمانان پذيرایی نمائيد و شاد باشيد و بدانيد به پيش معبودم و به پيش دوستان شهيدم مثل جواد رفتهام.
چند كلمهاى هم با خواهر و برادرانم، محمد جان، على جان، اكبر جان و خواهر عزيزم اميدوارم كه بعد از من به عنوان يك خواهر و برادر شهيد در محل راه برويد و افتخار كنيد و اميدوارم كه راه مرا ادامه داده تا به پيروزى نهائى برسيم، انشاالله.
خواهرم از شما هم تقاضا دارم كه در شهادت من كه همان عروج خونين من به سوى معبودم است صبر كنى و بتوانى رسالت زينبوار خود را به اتمام برسانيد و اميدوارم كه فرزندان خود را چنان پرورش بدهيد كه در آينده خدمتگذاران به اسلام و مسلمين باشند.
و در پايان چند تذكر بدهم: مجلس ختم مرا در مسجد الحسين بگيريد و در آخر هم بگويم كه شهيد عزادار نميخواهد بلكه پيرو ميخواهد.
والسلام و عليكم و رحمة الله و بركاته/ خدايا، خدايا تا انقلاب مهدى (عج) خمينى را نگهدار/ در آن نفسى كه بميرم در آرزوى تو باشم/ بدان اميد دهم جان كه خاك كوى تو باشم/حديث روضه نگويم، گل بهشت بگويم جمال حور نجويم، دوان بسوى تو باشم/ ابوالفضل قربانى/ نهم مهرماه سال 1364
ادامه دارد...