نوید شاهد - شهید «منصور آجرلو» در قسمت اول وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «در مراسم شهادت خودم و یا دیگران مرا یاد کنید و از خدا برایم طلب مغفرت کنید و برایم روضه امام حسین (ع) و فاطمه زهرا (س) را بخوانید تا شاید خداوند لطف کند و مرا ببخشد و بیامرزد.»
برایم روضه امام حسین (ع) بخوانید
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران، شهید منصور آجرلو یادگار «مراد» و «فضه خاتون» دهم فروردین ماه 1345 در روستای شوش آباد از توابع شهرستان ورامین به دنیا آمد. ایشان دانشجوی سال دوم دوره کاردانی در رشته تربیت معلم بود که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر در یازدهم بهمن ماه 1365 در شلمچه به شهادت رسید. پیکرش مدت ها در منطقه ماند و پس از تفحص، در گلزار شهدای امامزاده عبدالله روستای جلیل آباد تابعه شهرستان پیشوا به خاک سپردند.
 
قسمت اول متن وصیت‌نامه شهید را در ادامه می‌خوانیم:

بسم الله الرحمن الرحیم

«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِيمٌ.» (سوره مائده، آیه 9)

«خداوند کسانی را که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و عده مغفرت و پاداش بزرگی داده است.»

سلام و صلوات خدا بر خاتم رسل حضرت رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) و آخرین حجت خداوند بر روی زمین حضرت بقیه الله الاعظم (ارواحناله الفداء) و سلام بر وجود مبارک و مقدس حضرت امام امت نائب برحق امام زمان (عج).

صلوات و تحت نثار ارواح طیبه شهدای در خون غلتیده راه قرآن و حق و عدالت، درود خدا بر انصار و اصحاب رسول الله(ص) و ائمه معصومین(ع) و حضرت امام امت که با جانبازی و فداکاری خود راه رشد و تکامل انسانیت و عالم اسلام را گسترش دادند و می دهند.

درود و آفرین خدا و رسول خدا بر تمامی مجروحین و معلولین پاک سرشت که با درس گرفتن از مربی خود حضرت ابوالفضل العباس (ع) بازوی مقاوم سید الشهداء امام حسین (ع) دست و پا و دیگر اعضا و جوارح خود را فدای آزادی مسلمین و اجرای ارزشهای انسانی و احکام الهی در جامعه اسلامی کردند.

درود خدا و رسول او بر مظلومان تاریخ، اسیران مقاوم و دلیر این بوم و زمین آغشته به خون هزاران جوان از دست رفته که با استقامت و استواری خود در زندانها پیام قرآن و مسلمین و شهداء را به گوش جهانیان می‌رسانند.

با عرض سلام خدمت پدر و مادر عزیزم. امیدوارم که خداوند به شما توفيق دهد تا بتوانید به عنوان پدر و مادر شهید خدمتی به قرآن و اسلام کنید. پدر عزیز و زحمت کشم، خسته نباشید. من خیلی از شما متشکرم که سالها برایم زحمت کشیدید و تو ای مادر دلسوخته ام، خیلی از شما تشکر می کنم که سالهای سختی را تحمل کردید و مرا در دامن خود پرورش و تربیت کردید تا به اینجا رسیدم و حالا باز هم صبر و بردباری نشان دادید و مانع از آمدن فرزندتان به میدان جنگ و جهاد و شهادت نشدید. بدانید اجرتان پیش خدا محفوظ است و شما قدر و ارزش خود را بدانید.

پدر و مادر عزیزم! الآن شب شهادت من می باشد و من به یاد شما هستم و برای آمرزش و مغفرت شما دعا می کنم و از خداوند می خواهم که همه ما را در روز قیامت رو سفید محشور کند. حالا که من یاد شما در آخرین شب حیات دنیوی‌ام بودم، پس از شما هم تقاضا دارم که در مراسم شهادت خودم و یا دیگران مرا یاد کنید و از خدا برایم طلب مغفرت کنید و برایم روضه امام حسین (ع) و فاطمه زهرا (س) را بخوانید تا شاید خداوند لطف کند و مرا ببخشد و بیامرزد.

اما ای برادرانم! جعفر جان، ظفر جانم، اصغر جان، قاسم جانم و ای خواهرانم! مرضیه خانم، مریم خانم و زهرا خانم، فاطمه خانم و اعظم خانم! من در شب عملیات و شب شهادتم به یاد شما هستم، برایتان دعا کردم. شما هم مرا فراموش نکنید و برایم قرآن بخوانید و روضه خوانی بکنید.

و اما ای عزیزان فرزند برادرم جعفر و همسر برادرم؛ آقا مهدی و سمیه خانم و فرزندان خواهرم مرضیه و همسرش آقا رضا و عباس آقا و آسیه خانم و فاطمه خانم و حسین جانم و آقا ظفر و همسر برادرم و فرزندتان زهره جانم و علی آقا دامادمان و عمو هایم عمو على (هردوشان) عمو عوض و پسر عموهایم عباس، حسین، ماشاءالله، علی اکبر، احمد، حیدر، حسن آقا، محمد آقا، آقا نجات و پسر عموی عزیزم امیر آقا و پسر عموهایم محمد - محمود و مهدی و کلیه زن عموهایم؛ و اما آی دایی های عزیزم آقا فضل الله و زن دایی و شكر اله و آیت اله و روح اله و آقا محمد و دایی عبدالله و زن دایی ها و دایی سیف اله و زن دایی و دایی دارد و زن دایی و آقا مجید و دایی یعقوب و زن دایی و حسین آقا؛ اما ای خاله های عزیزم خاله بتول و شوهر خاله‌ام مشهدی محرم و پسر خاله‌هایم حمزه و حسین و محمد آقا و دامادهای خاله‌ام جعفر آقا و آقا اسماعیل و فرزندانش و خاله گلزار و مشهدی حسین و پسر خاله هایم حسن آقا و آقا تقی و اکبر آقا و خاله اکرم و پسر خاله محمد و آقا رضا و علی آقا و امیر آقا و آقا مجید و خاله صغری و زینب؛ و اما ای عمه های گرامیم: عمه گلناز و شوهر عمه ام سید جلال و پسر عمه های آقا رضا و مسعود آقا و سعید و وحید و حمید و عمه | رقیه و شوهر عمه ام آقا مصطفی و پسر عمه هایم عزت الله و محمد و مرتضی و علی آقا و عمه سکینه و حسین آقا که میوه وجودش می باشد و کلیه اقوام و خویشانم و رفقا و دوستانم و دایی حسین سید آقا و جوانان عزیز ش حسن آقا و محسن آقا و علی آقا و محمد آقا و آقا مهدی و هادی و کلیه دوستان دیگر که اسمشان را ذکر نکردم و کلیه همسایه ها و نزدیکان، الآن که شب عملیات و شب شهادتم می‌باشد، به یاد شما هستم و برایتان دعا می کنم.

از همه شماها که اسمتان را بردم و کلیه حاضران و غائبان التماس دعا می کنم و از شما تقاضا دارم که در مراسم شهادتم و یا مراسم دیگران به یاد من باشید و برای من قرآن و دعا بخوانید و از خدا برایم طلب استغفار کنید تا بلکه خداوند مرا نظری کند و بیامرزد. حتما این کارها را بکنید و مرا فراموش نکنید و مخصوصا اسم بردم، چون عذاب خداوند خیلی سخت است و ما خیلی ضعیف هستیم. این نامه را بدهید کسانی که اسمشان را نوشتم بخوانند تا به یاد من بیفتند.

از همه شما التماس دعا دارم/ خداحافظ

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده