خاطرات شهیدان قربانعلی و مرادعلی«شوریابی» در کتاب «افتخارات ننه حسین»
يکشنبه, ۰۳ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۰
کتاب «افتخارات ننه حسین»، مجموعهای از خاطرات روز نوشت شهیدان قربانعلی و مرادعلی «شوریابی» که «زینب خزایی» با تدوین این خاطرات یاد و خاطره این شهدای ولامقام را گرامی می دارد.
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛
کتاب «افتخارات ننه حسین» به قلم زینب خزایی، زندگی نامه دو شهیدی شهرستان ملارد می باشد. که
مجموعهای خاطرات این دو برادر شهید شهدای شهرستان را به عنوان «افتخارات ننه حسین» را
دربَرمیگیرد.
فصل اول: تنهایی شبهای سنگر
... سکوت خانه باعث شد در افکارش غوطه ور شود که ناگاه زنگ خانه به صدا درآمد و رشته افکارش را از هم گسیخت. در را که باز کرد کسی پشت در نبود. چند قدمی داخل کوچه رفت. ناگهان پلک هایش، حرارت تب داری را احساس کرد: حرارت دستانی که برای دستانِ قربان آشنا بود.
- صدای نفسات برام آشناس! علی اصغر تویی؟
- الحق که داداشت رو خوب شناختی.
- بیا بریم داخل.
- تنهایی قربان؟ کسی خونه نیست؟
- نه بیا بشین تا برم یه چایی بیارم.
- آخه توی این هوای گرم ، کی چایی می خوره؟ بشین با تو کار دارم، یه خبر مهم!
- خیره آن شاء الله.
- بله که خیره. می خوام برم بسیج برای ثبت نام.
- شوخی نکن. راست می گی؟
- آره به خدا. اینم اطلاعیه اش، ببینش!
- بِه ببینم، بله درسته نوشته: پایگاه فدائیان اسلام کرج نیرو می پذیرد! چه خوب پس منم میام.
- نه: تو مسئولیت سنگینی داری! باید سرپرستی مامانت و داداش مرادعلی رو به عهده بگیری...
با اصرار زیاد قربانعلی، سرانجام توافق کردند که در روز دوازدهم خرداد ماه برای ثبت نام اقدام کنند.
سرانجام روز موعود فرا رسید. منتظر نشسته و با نگاهی کنجکاوانه، اتاق را دور می زند. حسن دوباره از او می پرسد: مدارکت کامله؟ و او همچنان سکوت اختیار کرده و غرق در مطلبی است که روبروی دیوار سمت چپش نصب شده و گویی هیچ صدایی نمی شنود.
حسن در حالی که از جای خود برمی خاست رو به اصغر گفت:
- ای بابا اینم که رفته تو هَپَروت. من می رم یه کار دارم انجام بدم بعدش بیام.
علی اصغر با دستش شانه های او را به لرزه در می آورد و می گوید:
- قربان کجایی؟
قربان که تازه به خود آمده بود به اضغر گفت:
- اصغر! اون جمله روی دیوار رو خوندی؟ تفسیرش چیه؟
- کدوم جمله رو میگی؟ اینجا که سه تا تابلو رو دیواره.
- همین که نوشته: به هر کس توفیق توبه داده شود از قبول آن محروم نمی شود و به هر کس توفیق استغفار عطا گردد از آمرزش محروم نمی ماند...
این کتاب از سوی انتشارات ولاء منتظر قائم(عج) - در سال 1394 چاپ شده است. چاپ اول این کتاب با شمارگان هزار نسخه، به قیمت پنج هزار تومان بفروش رسید.
علاقمندان به تهیه این کتاب میتوانند با مراجعه به کتابخانه تخصصی ایثار و شهادت شهرستان های استان تهران و یا با شماره تماس 54132240-021 تماس حاصل نمایند.
نظر شما