تاکید یک شهیدِ به نماز

نامه خواندنی از شهید «محمد اسماعیلی» در دست داریم که در ادامه می خوانید؛

بادرود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و سلامی گرم به رزمندگان اسلام و شهدایی که در کربلای ایران با خون خود انقلاب اسلامی را آبیاری کردند سلام خدمت پدر و مادر عزیزم سلام عرض می کنم امیدوارم که حالتان خوب باشد و خدمت خواهران و برادر کوچکم مجتبی سلام برسان خواهران و امیدوارم که حالتان خوب باشد اگر از احوالات این بنده خدا بخواهید به خواست خدا خوب هستم و سلام من به دایی برسانید و بگویید خوب است و سلام برسانید به همسایه گان مادر و پدر عزیزم من که ناراحت نباشید که من به جبهه آمدم چون اگر ناراحت باشی حال من گرفته می شود و این جا مرا قبول نمی کنند روحیه خودتان را حفظ کنید.

مادرم نامه ننویسید چون نامه ها را تحویل می دهیم به تهران می آیند ولی شما می نویسیم یا دیگران به پادگان نمی آیند هر موقع من نامه نوشتم در آن نامه که شما نامه بنویسید شما هم می توانید نامه بنویسیم و من به شما تند تند نامه مینویسم مادر همانطور که گفته بودم من در پادگان هستم و کار می کنم من سعی می کنم که تلفن بزنه هم هی قطع می شود و یا شلوغ است. گفتم که اینجا پول بهم نمیدن اگر اگر لازم داشتم این عملیات آخرش باشد آنقدر نیرو می آیند که خدا میداند و اگر هم اندیمشک را که زد خیالی نکنی که به ما زد نه ما دورتر از اندیمشک و خرم آباد هستیم از رادیو شنیدم اصلاً دنیا پرت پادگان دو کوهه.

خواهرانم نماز را بخوانید و زیاد یاد خداوند باشید، یک لحظه غافل نشوید. و با مجتبی بازی کنید که او سرگرم شود. مامان این عکس‌ها و سربند ها را نگهدارید. مامان همیشه از خداوند خواستار سلامتی شما و خانواده مان هستم از شما التماس دعا دارم مادر اگر بچه ها را دیدی بگو که نامه ننویسم تا موقعی که عملیات به تمام برسد. و به شما بگویم که از خداوند متعال خواستار سلامتی امام امت هستم.

اسفند ۶۲