اسناد فرهنگی/ در وصف سالار شهیدان به قلم شهید محمود قشقایی
بسم الله الرحمن الرحیم
«ورود امام حسین به سرزمین کربلا»
آمدم در کربلا تا یاری از قرآن کنم *** جان خود را در رهه دین خدا قربان کنم
آمدم کز خون هفتاد و دو تن سرباز رشید *** چشم هفتاد و دو ملت را به عبرت وا کنم
من ندارم حب جا و مال و ملک و تخت و تاج *** من حسینم حکم قرآن باید اجرا کنم
می کنم اینجا پیاده نقشه ای تا روز محشر *** تا که کاخ خائنین را ریشه کن از جا کنم
آمدم غلطیدن اکبر جوانم را به خون *** تا که من نسل جوان را تا ابد احیاء کنم
آمدم کز خون حلق اصغر شش ماهه ام *** سرخط آزادی نوازندگان امضا کنم
آمدم مردانگی را از ابوالفضل جوان *** در راه قرآن و دین و بر گوش خلق آوا کنم
آمدم تا بیرق کنار سازم سرنگون *** پرچم دین را به دست کُشت دین را به دست کشتگان برپا کنم
کاخ استبداد را ویرانه سازم از یزید *** دست استعمار را کوتاه برق آسا کنم
آمدم همچون مسیحا از دم روح القدس *** با سربی پیکرم امرات را احیا کنم
«عاشقان حسین»
خوش آن سری که در آن سر بود هوای حسین *** خوش آن دلی که در آن دل بود والای حسین
خوش ان تنی که به گوی حسین سپارد جان *** خوش آن بدن که شور خاک کربلای حسین
خوش آنکه دست یکبار از دو عالم شست *** نمود جان خودش را فدا برای حسین
با حسرت از این جهان بریدن سخت است
از گشتن وصل گل نچیدن سخت است
میگفت شهیدی دم آخر که چنین؛ جان دادن کربلا ندیدن سخت است