وصیت نامه شهید «سیدابوالفضل حسینی» در سالروز شهادتش می خوانید؛+ دستخط شهید
دلهاتان را تسلیم و رضای خدا کنید و کارهای ظاهری خودداری کنید و آنچه را که دلهاتان بر آن رضایت انجام دهید در حق یکدیگر مهربان و دلسوز باشید که نشانه رضای خدا از بنده اش اینست که فقیران و مستمندان و بندگان خدا در دل او دارای محبت و در حق آنها ادای کمک کردن است و اما شما ای افراد ضد انقلاب خشم و نفرت خدا بر شما باد .
شهید

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید سیدابوالفضل حسینی/ دهم تیر 1341، در شهرستان ری دیده به جهان گشود. پدرش سیدمحمد، پارچه فروش بود و مادرش کلثوم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. مدتی در بسیج خدمت می کرد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. دوازدهم مهر 1362، با سمت مسئول اطلاعات - عملیات در سر پل ذهاب به شهادت رسید. پیکر وی مدت ها در منطقه بر جا ماند و ششم خرداد 1380، پس از تفحص در بهشت زهرای شهرستان تهران به خاک سپرده شد. برادرش سیدعباس نیز به شهادت رسیده است.

وصیت نامه پر بار و ارزشمند شهید «سیدابوالفضل حسینی» را در ادامه می خوانید؛

بسم الله الرحمن الرحیم

جهان انسانیت در پیش از انقلاب عظیم اسلامی ایران آنچنان در تاریکیها و ستمگریها و ناعدالتها و جنایتها از آنجا که خداوند متعال چنین مقرر داشته که نور و معرفت خود را جهانی گیر کند در پس پرده این تاریکیها ، نوری را پنهان داشته بود که فکر هیچ موجودی زنده جز خالق هستی به آن واقف نبود این منبع نور و حیات بخش هر چند که از پیش انقلاب هیدروفیشد و روشناییی میداد ولی حکومتهای خودکامه و مستبدانه و همچنین گم شدن انسانیت در شهوات و جهالت مانع طلوع این نور الهی میشد اما به اراده و خواست خداوند متعال در اوایل سال 56 این نور الهی در سرزمین ایران پدیدار شد.

و در آن ایام بود که ندای حق طلبانه این رادمرد بزرگ که قلم و زبان از توصیف وجودش عاجز است در قلوب افسرده و مرده انسانها جای گرفت و به استقبال گرم و پرشور قلبهای خود را به آهنگ و ندای این وجود مقدس زنده کردند هر چند که برای رسیدن اهداف خود مصیبتها و شهید دادنها و مشکلات را متحمل شدند اما چون هدف مقدس بود تحمل و صبر کردند.

بار دیگر تاریخ صدر اسلام در انقلاب رهبر عظیم اسلامی ایران ظهور کرد مانند انقلاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درموقعه ای که این نور و معرفت آبرهای تیره و تاریک در سر تا سر جهان بر عقیده و ... انسانیت انسانها سایه افکنده بود مانند خورشید درخشید این تیرارگاه را کنار زد اما کنار زدن این تاریکیها به آسودگی صورت نگرفت چون مخالفان شیطان صفت انسی و جنی در برابر او ایستادگی می نمودند.

اما در برابر ایشان کسانی که به جز خدا و جایگزین شدن آیات و احکام الهی و بیدار شدن انسانها به چیز دیگری فکر نمی کردند چرا نمودانه ولی مظلومانه غریبانه همانند امام حسین (ع) و ابذورها و علی اکبرها و کارورها و حاج همت ها و سید عباس هاجان و دیگر شهدای عزیز خود را قربانی این راه مقدس نمودند وبی توقع و خالصانه در این میدان مقدس گام نهادند و فقط به محبوب خود نگریسته و رفتند و فقط ادامه دادن راهشان را در پیش شما به عنوان پیام باقی گذاشتند .

با این حال که همه را از دست داده بودیم، دلهاتان را تسلیم و رضای خدا کنید و کارهای ظاهری خودداری کنید و آنچه را که دلهاتان بر آن رضایت انجام دهید در حق یکدیگر مهربان و دلسوز باشید که نشانه رضای خدا از بنده اش اینست که فقیران و مستمندان و بندگان خدا در دل او دارای محبت و در حق آنها ادای کمک کردن است و اما شما ای افراد ضد انقلاب خشم و نفرت خدا بر شما باد .

شهید

در حالی که دوستان عزیز من و برادر از حان عزیزترم خون و جان خود را برای اسلام و اهداف این انقلاب داده بودند شما در برابر من سخن از ضد انقلابی زدید و جگر مرا هر بار از این سخنانتان میسوزاندید . حضرت امام سجاد (ع) و زینب (سلاح ) سوال کردند در چه وقت و زمانی شما مصیبت بسیار متحمل شدید فرمودند ما در واقعه عاشورا آنچنان مصیبت زده نبودیم ولی بعد از واقعه عاشورا وقتی ما را به اسارت بردند و در آن لحظات بود که بزرگترین مصیبتها را کشیدیم چون مردم به ما زخم زبان می زدند آری توای کاغذ صدای مرا و چنین شکایتهای مرا ضبط کن و در روز مقرور شاهد باش . و همچنین برای مسلمانهای آینده باش تا خوانند و بدانند که ما در چه موقعیت و در میان چه کسانی زندگی کردیم .

و من ازآندسته افرادی که در دوران زندگیم موجب رنج و نارضایتی آنها شدم استماسانه تقاضای عفو و بخشش دارم واز اینکه نتوانستم در طول حیاتم حضورا از آنها طلب عفو کنم . معذرت می خواهم . من اصل سختم با گروه ... یکی آندسته از شما که در کسب فاضیل اخلاقی و کمالات روحی و فقط برای رضای خدا در پیشبرد این انقلاب مقدس در چهار چوب ولایت فقیه تلاش وکوشش میکنید و همیشه در صفوف مستحکم نماز جمعه شرکت دارید که واقعا خداوند متعال از شما تقدیر میکند .

دستخط وصیت نامه شهید «سیدابوالفضل حسینی»


ای مردم با کمال قدرت و با اتکاء به خداوند متعال این انقلاب را که حاصل خون هزاران شهید و معلول است را حفظ کنید .از وقتی که مظلومیت اسلام و امام را حس کردم دیگر هیچ برایم ارزش نداشت حتی جان ناچیزم .اینجانب افتخار میکنم که در نهضت شهید میشوم که بندگان صالح خدا و اولیا خدا همچون آیت ا... بهشتی رجائی باهنر و شهدای ائمه جمعه جان خود را نثار این نهضت کردند ای انسانها ای مردم بیدار باشید.

روز مرگ غارتگران و حیوانها که در غالب جسم انسانی هستند فرا رسیده مقاوم و مطمئن باشید همیشه اساس کارهایتان را خدمت به اسلام و انقلاب بدانید این سبب عزت برای من است که در این دوران لبیک گوی ندای اشرفترین موجودات خلق که امام عزیز است هستم ای مردم در چهارده شدن پیش رسول ا... (ص) اسوه و الگوی مردم بود و امروز هم امام عزیز این فرزند رسول هدا الگو و اسوه برای ما است .

امام به منزله علی زمان ما است قدر این نعمت و موهبت الهی را بدانید و شکر این نعمت سجده به پیشگاه خدا شکرگزاری کنید و ای افرادی که در جریان انقلاب هستید مواظب و مراقب باشید نادان و ساده لوح عاقلانه و زیرک کاری نکنند که علی زمان را همچون حضرت علی علیه السلام که خدا و پیامبر گفتگوها درباره آن کردند و آخر آنرا گوشه نشین و در انزوایش قرار دادند که وقتی حضرت امیر (ع) را در مسجد کوفه به شهادت رسانید.

آنقدر مخالف حضرت علی (ع) صحبت کرده بودند که در آن حال عوام ساده لوح و فریب خورده گفتند که مگر علی نماز میخواند هیچکس حتی آنهائی که مدعی معلومات و آگاهی داشتن را میکنند این را قبول نداشته باشد که در خلاف محور و در خط امام حرکت کند چون خط امام همان خط رسول خدا است.

در آنروزی که اگر مرد آزاداه ای میخواست ندای حق را بلند کند و بنیان و ریشه این نابرابریها را بیخ و بن کند آن را جبارانه در کنج شکنجه گاهها در حلقوم خفه میکردند آنقدر این حرکت خیوانی و شیطانی برای چند روز حکومت کردن و .... رسیده بود که بر علیه آزادیخواهان سازمانهای بی اهمیت را بوجود آورده بودند .

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده