در مقابل یزیدیان زمانه ایستادگی کنید!
وصیت نامه ارزشمند و پر بار «شهید جعفر ذاکری» را در ادامه می خوانید؛
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین
ثنا و ستایش خدای یگانه است . خداوندی که انسان را خلق کرده و راه سعادت را به او نشان داد. پیامبرانی برای راهنمایی انسان فرستاد که اول آنها حضرت آدم و آخر آنها محمد رسو ل الله (ص) است که شهادت می دهم بر رسالتش و شهادت می دهم که علی (ع) و یازده فرزند گرامیش وصی او هستند.
و معتقدم که عبادت ما هیچ نفع و ضرری برای خداوند ندارد بلکه خداوند ما را در بوته آزمایش قرار می دهد و در انتخاب نیکی و بدی مختاریم پدر و مادر گرامی بعد از این مقدمه که دلیلی است بر اعتقاد من به دین مبین اسلام وصیت می کنم که اولا در تمام کارها توکل به خدا کنید زیرا بدون اسلام در کارها موفقیت حقیقی حاصل نمی شود ثانیا بردبار و صبور باشید.
اینک که کشورهای مخالف ما برای سرکوب دین اسلام با ما به جنگ برخاسته اند و همانطوری که امام حسین ( ع ) با 72 تن یاور در مقابل لشکر بی شمار یزید قرار گرفت اکنون ایران اسلامی هم در مقابل خیل یزیدیان قرار گرفته است.
ما که بارها هنگام یادآوری مصیبت حسین می گوییم ای کاش ما هم در کربلا خدمت امام حسین ( ع ) بودیم اکنون ای پدر و مادر گرامی ای دوستان ، همرزمان ، ای ایرانیان بدانید که امروز آن روز است که حسین زمان با تکیه بر خدای حسین و با اتکا بر دعوت شما مردم آماده جهاد شده است خدای نیاورد آن روز را مانند کوفیان وقتی به خودمان آییم.
که حسین شهید شده و زینب به اسیری رفته باشد و ما بر جای مانده باشیم ایران ، ایران ده سال پیش نیست که هر بی شرفی بر شرف و ناموس ما حکومت میکرد.
اکنون ایران مملکت امام زمان است شما که طالب یاری (حسین) هستید حسین زمان (خمینی) عزیز را تنها نگذارید همانطوری که آب فرات را بر روی طفلان حسین بستند اکنون یزیدیان ایران را محاصره اقتصادی و سیاسی نموده اند ، اگر خودمان را با یاران حسین مقایسه کنیم آنها از تشنگی بدن خود را بر روی زمین می کشیدند تا از رطوبت آن استفاده نمایند و با این وصف از خودشان عجز نشان ندادند.
آیا انصاف است که ما در مقابل این از جان گذشتگی آنان از کمبود این و آن بزنیم و در حالی که مسئله اصلی ما جنگ است و مملکت اسلامی ما بیشتر از هر چیزی به ابزار جنگی نیاز دارد ارز این کشور صرف ورود وسائل آرایش و لباسهای خارجی که عده قلیلی می توانند از آن استفاده کنند بشود بگذریم .
پدر و مادر عزیزم اگر خداوند توفیق داد و از این دنیای فانی به حضور حق واصل شدم از شما صبر جلیل خواستارم و از شما در خواست دارم توکل کنید و در مقابل کسانی که از گریه شما خوشحال می شوند گریه نکنید و اگر خواستید بر مصیبت حسین گریه کنید.
از رفتن من ناراحت نباشید زیرا مصلحت خدا و سعادت من و شما بر سرافرازی اسلام
و نابودی کفار در شهادت ماست مادر و خواهران از شما می خواهم زینب گونه رهرو راه
ما باشید . در آخر با امید پیروزی رزمندگان اسلام و دعا برای سلامتی شما این وصیت
نامه را به پایان می رسانم . خرمشهر زمان ساعت دو و چهل دقیقه بعد از ظهر روز سوم دی 65 آزاد سازی شهر زینبیه