وصیت نامه پر محتوای شهید «عباس شهبازی»
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید عباس شهبازی/ سی ام تیر 1345، در شهرستان ری چشم به جهان گشود. پدرش اسماعیل، کارگر لوله کش بود و مادرش ملیحه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. او نیز لوله کشی می کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوازدهم مرداد 1362، با سمت آر پی جی زن در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر، شهید شد. پیکرش را در بهشت زهرای شهرستان تهران به خاک سپردند.
وصیت نامه پر محتوای شهید «عباس شهبازی» را در ادامه می خوانید؛
بسمه تعالی
قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
( بگو که نمازم و تمام اعمالم و زنده بودنم و مردنم نیز برای خدای جهانیان است )
با سلام بر امام قائم به سوی صاحب الزمان و با درود بیکران بر نائب آن حضرت امام خمینی و با سلام بر شهدایمان از صدر اسلام این مکتب انسان ساز و آئین رسول ا...
مکتب سرخش هر زمان میگذرد بیشتر رو به احیا میرود و امید آن روزی که با ظهور امام غائبمان جهانگیر شدن اسلام برای مستضعفان و عاشقان این مکتب توحیدی ، آری باید که به اسلام فکر کرد و به قرآنمان و دستورات آنرا بدون هیچ اغماضی اجرا کرد و بدانید که این روزها روزهای آزمایش است.
و باید آنچه بر زبان می آورد به مرحله عمل آورید ، ای مردم نگذارید که این دنیای ظاهر فریب شما را به خود طلب کند و شما را از راه خدا خارج کند و کارهای خوب را با خلوص نیست انجام دهید که رستگاری شما به همین است.
و امروز صدای هل من ناصر ینصرنی حسین هنوز به گوش میرسد و شیفتگان پاک سرخ سر حسین (ع) لبیک گویان و عشاقانه و با خلوص نیت برای نجات این آرمان توحیدی کمر همت بسته اند و منتظرند که هر چه سریعتر یا مرقد آن حضرت را زیات کنند و یا خود آن حضرت را .
و ای برادر و خواهر عزیزم سعی کنید اخلاق اسلامی را رعایت کنید که در صورت عدم این موضوع نقطه ضعفی به دست دشمنان و ضد انقلابیون ندهید که شما در این امر مسئولید .
و اینک : ای خدای بزرگ ، اینهمه گفتم ولی از خودم چه بگویم . و ای خدای بزرگ وقتی مرا به آن دنیا بردی از من نخواه که از کار خیرم برایت بگویم که کار خیری نکرده ام و با مشت پر از گناه به پیش تو آمده ام و طاقت عذاب تو را ندارم و میدانم که بهشت چه زیباست و از عذاب دوزخ نیز آگاهم ولی آنچه مرا به اینجا گشانده است هیچ چیز دیگری نبود جز عشق به تو ای خدای بزرگ .
وقتی به یاد شهدا می افتم و در زندگی و اعمال آنها نظر میکنم می لرزم و حتی تصور اینکه نام شهید میتواند جلوی اسم من قرار بگیرد را گناه میدانم زیرا هر چه فکر میکنم نمیتوانم کوچکترین خصوصیت آنها را در خود جستجو کنم.
پس خدا اگر که این سعادت شهادت را بر من قرار دادی میدانم و یقین دارم که به هیچ عنوان مستحق آن نبوده ام و خود آنرا با رحمانیت بر من عطا کردی و نیز مادر مهربانم و پدر عزیزم گرچه روی آن را ندارم که از شما طلب رضایت کنم.
و با گستاخی بسیار از شما طلب چنین چیزی را دارم و میدانم که اصلاً خدمت برای شما نکرده ام و شایسته نبودم ، امیدورام که شما را مرا ببخشید و حلالم کنید و در آخر اگر جسد مرا پیدا کردید که هیچ و اگر جسمم را پیدا نکردید هیچ ناراحت نباشید که من نیز این سعادت را پیدا کرده ام.
که مانند صدها شهید دیگر گمنام و بی مزار باشم و در ضمن از تمام کسانی که به نحوی مرا میشناسد طلب مغفرت میکنم و اگر از نظر مادی از من چیزی میخواستند با خانواده ام مراجعه کنند و گرنه راضی باشند و راضی نیستم که کسی برای من گریه کند و موجب ناراحتی دیگران شود . آمنه و لیلا خانم را از قول من ببوسید خداحافظ .
خدایا خدایا تا انقلاب
مهدی خمینی را نگهدرا/ وصیت نامه شهید عباس شهبازی/ بیست و یکم تیر 1362 مقر اردوگاه