سه توصِیه از نگاه «شهید التفات شرافتی» چیست؟
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید التفات شرافتی/ چهارم تیر 1342، در شهرستان سراب دیده به جهان گشود. پدرش محرم و مادرش سکینه نام داشت. تا پایان دوره کاردانی در رشته علوم دینی و حوزوی درس خواند. طلبه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم اسفند 1362، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. پیکرش را در بهشت زهرای شهرستان تهران به خاک سپردند.
وصيت نامه طلبه پاسدار و معلمي دلسوز شهيد التفات شرافتي
بسم الله الرحمان الرحيم
انچه اکنون نوشته مي شود به عنوان وصيت نامه واخرين کلام اين حقير التفات شرافتي است .
شما ميدانيد هر انساني که قدم در اين دنياي فاني مي نهد ناگريز مجموعه ي گران قدر عمر وجود خود را صرف تحصيل اموری ميکند که ان امور حاصل عمر او بوده وسرنوشت محسوب مي شود .
گروهي انچه راکه از زندگي چند ساله خود کسب ميکنند جز اشباع هواهاي نفساني چيز ديگري نيست گروهي هم عمر خود را صرف يافتن وکسب اسباب سفر در راهي مي کنند.
که جان خود و جهان را نشان از انتهاي بي مثال ان راه مي دانند وگروهي هم لنگان لنگان مابين راه هوا و خدا اتلاف عمر ميکنند. روزهاي اخر عمر که فرا مي رسد من انهايي را که بويي از بود ان مبدا کمال نبرده اند و لحظه اي به ياد او بوده اند و او را منظر دل خويش قرار داده اند و از ان بالا بدين به اين دنياي منفو ر و اهل محبوس و در بندش نگريسته اند.
و سپس از فرط بيچارگي خود و اهل دنيا در مقابل جمال وکمال خود اندکي تامل داشته واشکي بر گونه ي خود لغزانده اند سزاوار تر براي وصيت مي دانم تا ان کسي که حيف است.
قلم در اين ساعات فيض به ياد کسي غير راهيان الله مطلبي بنوي سد . اين بنده ي محبوس پس از نيم شناختي که از خود به عنوان يک انسان پيدا کردم بسي تلاش ه و کوششه نمودم تا مر کب تن خود را بسوي حق برگردانم.
و در سير ان عالم بي پايان وزيبا ئي که بودن خداوند عزيز (جل جلاله وشانه) معني بخش ان است طي طريق نموده وبر وصال ان سايه انداز عالم معنا بشتابم گرچه در اين راه و بر اين مقصود خود بسيار قفلته کردم و فراوان تن خود را به رذايل الوده وبا حال غفلت بدست خود بناي انه دام مواهب الهي را گذراندم .
لکن چه بايد کرد بنده اي هستم که علارغم ميل باطني وشو ق به لقاءبه خداوند تبارک وتعالي وعلارغم داشتن همه گونه امکانات به جهت نيل به اين مقصد چه نقشه وراه وبرنامه اين سفر که اسلام باشد.
چه انم نمونه ها ي لقااللهکه معصومين عليهم السلام باشند وچه توان وامکان شخصي و........ اما باز در مقابل کوچکترين عوامل که مانع از حرکت به سوي خدا بوده اند عاجز گشتم .
اما باز با تمام گناهاني که داشته ام رو به درگاه حضرتش نهاده ام با جد وجد کوشيدم تا انجام وظيفه نمايم به اميد انکه او از سر لطف خويش انجام اين تکليف را از ما قبول بکند باشد تا در ميان خيل فراوان حبيب انش در اتش شرم خويش نسوزم که چگونه در محضر حضرتش و با بود ن او وبا وجود ان همه امکانات براي اصلاح عمل باز کوتاه امده وخود را به زبوني زده ام.
در هر حال هر لحظه احساس مي کنم ديگر اين روز ها اخرين ساعات و لحظات زندگيم ميباشد انچنان کل وجودم لبريز از از عشق و محبت او ميشود که گمان نمي کنم حتي هرگز در ميان اتش جهنم هم لحظه اي چشم اميد خود را از ان مبدا اميد وفيض از ان سراسر رحمان ورحمت بربندم.
و فکر نميکنم هيچ وقت عنايات او را نسبت به خودم چه ان وقت که عنايت و مشيتش بر خلقتم قرار گرفت وچه در لحظه به لحظه هاي زندگي خودم فراموش کنم.
اري همه ي ما در نسيم الطاف الهي هستي مان به اهتراز در مي ايد و صفات زيبنده و صفات ناپذير اوست که همچنان در عالم امکان نقشو نگار را ايجاد ميکند .
اين همه جلوه بر تارو پود جهان انچنان هياتي از شکوه وعظمت و ابهت الهي ميافريند که اگر اني به صيد دلب در ايد گمان نمي کنم که ديگر هرگز از ان دل بتوان عشق به ان تماشا گه راز را بيرون اورد مگر ان دلي که سنگ باشد و بقايش از خاک بي حاصل دنيا و اندوختهاش نيز مشتي از شوره زار ان خاک.
من وقتي امروز ميبينم رهبرم ميگويد :عالم محضر خداست در محضر خدا معصيت نکنيد وقتي در قران مينگرم همه چيز را سراسر «انالله وانااليه راجعون» وقتي ميبينم که در حديث پيامبر اکرم (ص) مي فرمايد «اعبد اللهکانک تراه» و باز در جاي ديگر ي مي فرمايد :در فکر وعمل خود «قولوا لاا له الا الله تفلحوا» و وقتي در تاريخ تدبر ميکنم سرتاسر جوامع بشري را به يک سرنوشت مختوم ميبينم وده ها از اين موارد چه بگويم وچه بنويسم .
امروز وقتي هر کس خود را در رابطه با مسلمان بودن خود و وظايفش نسبت به اسلام و انقلاب اسلامي بهتر از هر کس مي شناسد. امروز وقتي قران در مقابل چشمان قرار دارد و امام زمان به عينه در غياب است و..... اين همه ايات و مسجع الهي بر در وديوار جهن است وهمه جا يکصدا فرياد است.
و حجت من چه ميتوانم بگويم وچه بگويم انچه به زبان قاصر بنده در اين فرصت هاي کوتاه عمرم مي امد در طي بعضي از نامه ها و مقالاتم نوشته ام اگرچه هيچ کدام از انها کامل نبوده و من هميشه به اميد اين بوده امد امشئ اللهدر ايندهاي نزديک بازمينهاي که در اين برنامه فراهم ميکنند.
کارهاي منظم و مرتبي تهيه بکنم خوب نشد ولي اميد است که از همان کارهاي ريخته و پاشيده ي ما و دقايقي راکه در کنار شم به سر برده ام عنايت و اهداف اعمل وافکار ما مشهود بوده باشد.
ولي باز اعتراف ميکنم که فراوان خطا وگناه داشته ام . بديهي است که از دوستان و اشنايان خود ميخواهم که يافته هاي اعمال مرا به حساب اعمال خودم در نگهداري ان کم به ندادنند.
چرا که اسلام سوي اعمال ماست همچنان که مرواريدي به دست نا بخردي ارزش خود را از دست نمي دهد اسلام نيز به جهت سوئ اعمال ما ارزش خود را هرگز از دست نخواهد داد.
چگونه ممکن است ديني سر منشا اعتماد به ان يگانه سرچشمه حيات يعني وجود خدا اغاز ميگردد بي بهائ و کار ساز در زندگي نباشد .
علت اصلي عدم تغیير و تحول جدی در زندگی فردي به فرد ما مسلمانه در مقابل علم بهان معانی و علم به احکام و قوانين نظامی اعتقادی اسلام کاستی اعمالمان مي باشد .
ما همه ميدانيم جهان را صاحبی است خدای نام وهمه چيز به مشيت اوست وبه سوي او بر مي گرددو... اما در مقابل اين اعتماد و ايمان و عمل را براي ان نيافتهايم .
در حالي که در کنار علم خود برای عمل خود نيز بيشتر بايد بشتابيم . بنده در اينجا ميخواهم وصيت بکنم که به عنوان وصيت اين که اول به وصيت پيامبر اکرم (ص) که مي فرمايد : در ميان شما دو چيز نهادم قران و سنت و به ساير اخبار رسيده از ائمه و نيز باز به قران باز گرديد.
هر حديث و ايه اي که مي خوانيد بنده به تدبر و تفکر در ان وصيت ميکنم . اگرچه در ميان همان ايات واحاديث ولايت از ارکان اساسی اسلام معرفی شده است لکن باز ميگويم که همه انها بايد در پرتو قبول حکومت اسلامي وخلافت امر امام يافقيه تفسير گردد.
ودر امتداد اين وصيت لازم است که به طور جداگانه به نکته اي نيز اشاره کنم که حضرت امير المومنين (ع) فراوان ما را بدان سفارش کرده اند وان تقوي نظم در امور واغتنام از فرصت هاست .
توجه و عمل به اين سه مطلب به طور حتم در سرنوشت ما موثر خواهد بود .خواهش ميکنم در مواردي که سفارش کردم کمي بيشتر تامل کنيد .
1- سعي کنيد طوري نباشد که اوقات اخر عمرتان شما را نيز مانند من غافل گير کرده باشد وتوشه اي براي خود نداشته باشيد بلکه شما بايد در مقابل جانفشاني هاي برادران رزمنده و زحمات حضرت امام و حتي زحمات پيامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار و شهادت هاي اشان ودر ميان اين شهادتها ان نحوه ي شهادت امام حسين (ع) واز همه اين ها به بالاتر از شما بايد در مقابل مذاهب الهي سعي بکنيد انسان به تمام معناي نمونه ومنحصر به اسلام باشي.
وصیت نامه «شهید التفات شرافتی» منتشر شد؛
2- و لذا تا ميتوانيد معلومات خود را نسبت به قران واخبار وبه طور کلي اسلام بالا ببريد واز ان مهمتر بر دانسته هاي خود جامه ي عمل بپوشانيد . انچه راکه به ان اعتقاد مييابيد نه صرفا با موازين عقلي خود بلکه با درون خود وذره به ذره وجودتان بياميزيد وان را وجدان بکنيد.
3- و در حال و هواي ان اعتقاد استشاق نماييد . از صميم قلب براي عمل به ايمان خود خالص بشويد . ووهيچگاه فراموش نکنيد که عزم بر اين مقصود نموديد وخواستيد چنان باشيد که خدا ميخواهد و اسلام مينماياند و بدانيد از ان پس کوچکترين حرکت واعمال شما مورد برسي حضرت ولي عصر(عج) است.
ودر نزديکي و دوري به هدف موثر خواهد بود و همين حرکات و اعمال است که سخت مورد نظر خدا مي باشد و در اين ميان شياطين نيز تمام هم خود را بر اين ميگذارندکه با وسواس و حقه هاي خود فرد را از راه باز دارند واز سويي ادم از همه جهت در مشقت و سختي قرار ميگيرد.
والبته بايد توجه داشت که اول تا اخر زندگي ميدان ازمايش است که ابناء که بشر در ان ازموده ميشود ونبايد گمان کنيم به صرف اين که گفتم ايمان اورديم وديگر از خطاهاي خود توبه نموديم و قدم در راه خدا نهاديم وخدا نيز قبول ميکند و سپس زندکي بهشت گونه اي را اغاز ميکنيم اصلاً چنين نيست .
بلکه همچنان همه افراد بشر در طول تاريخ ازمايش شدند مانيز هر زمان در معرض ازمايش خداوند عزيز قرار داريم دوستان بيشتر از اين نميتوانم اين رشته سخن را به دراز بکشم همين بس که شما بدانيد که رسالت سنگين است وامانت پر بها .
راه دور است فرصتها کوتاه دشمنان زيادند و ياران کم از هر طرف کام مرگ به سويمان گشوده است واميد نجات کم و..... همين بس که شما بدانيد در مقابل اين همه خدا است و اسلام هست و شما همه اين ها را بهتر از من ميدانيد.
و من از باب اين که وظيفه ام اين است که مجرايي ديگر براي تکرار و ياداوري اين مسائل باشم اداي وظيفه نموده باشم تا باشد بامدد از خداي منان گام را بلند تر واستوار تر بر اين راه بنهيد .
توکل بر او نماييد و توسل بر اهل بيت (ع) وباز در رسيدن به ان مقصد از دعا وذکر وزيارت و...... استعانت جوييد وتمام امور زندگي خود را سعي کنيد در پوشش نظام ولايت فقه در اوريد وجهت زندگي خود را از او الهام بگيريد و امروز که خدا بر ما منت نهاده است.
و بر ما رهبري چنين عارف وعالم و...... همه جانبه عطا فرموده است قدرش را بدانيم فرامينش را گوش کنيم براي سلامتي اش دعا بنماييد و نخواهيد بداند انچه را که خواندي از چگونه شخصي بدست شما ميرسد بلکه ببينيد چگونه مطالبي به دستتان رسيدهاست.
والسلام عليکم ورحمه الله
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران