جهاد را انتخاب کردم!

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید احمد الفتی اول/ بیست و هفتم مهر 1345، در شهرستان تهران به دنیا آمد. پدرش علی نقی، کارگری می کرد و مادرش قربان بگم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. افسر ارتش بود. سال 1365 ازدواج کرد. به عنوان ستوان دوم ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و دوم خرداد 1367، با سمت فرمانده گروهان عملیاتی در منطقه شیلر عراق بر اثر اصابت گلوله به قلب، شهید شد. پیکر وی را در بهشت زهرای زادگاهش به خاک سپردند.

وصیت نامه پر بار از« شهید احمد الفتی اول» را به مناسبت سالروز شهادتش می خوانید؛

بسم الله الرحمن الرحیم

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ

مهمتر از مرگ تفکر پیرامون آن است چرا که باید از لحظه ای سخن گفت که دیگر خود انسان در این دنیا نیست و پرونده آدمی تکمیل شده که : وعندنا کتاب حفیظ

وصیت کردن افرادی چون من بسیار مشکل است زیرا کثرت گناهان و شدت وابستگی بدنیا سخت مرا غافل و سرگرم دنیا نموده است که الهیکم التکاثر

سالها قبل مطابق عرف معمول به مناسبتی وصیت نامه ای تنظیم کردم اما اکنون بافزونی نسبی آگاهی روزها و ماه هاست که برای تهیه وصیتی آگاهانه میکوشم اما نیرویی بیرونی احیانا درونی مانع کارم می شود.

ولی از انجا که هر مسلمانی باید قبل از رفتن وصیت نامه ای تنظیم و بنا بر قبولی آن را هر شب زیر سر داشته باشد اکنون آخرین سخنانم را با اهل دنیا و اولین سخنانم را با خداوند رحمان شروع می کنم و از اول در این کار طلب کمک دارم .

الحمدا... رب العالمین – حمد و سپاس فراوان بر خداوندی که خالق و مربی عالم است . (توحید)

درود و تحیت بر رسولان معظم الهی و کتبشان و مخصوص بر خاتم الانبیاء و کتاب او (نبوت)

سلام بر 12 امام معصوم بخصوص بر دوازدهمین امام ، امید بشریت مظلوم و درودی بی حد بر امام امت خمینی و رهروان او . (امامت)

و با اعتقاد قلبی به روز معاد (روز پاداش ، عذاب ) و عدالت حق الهی (5 اصل) و با ق بول و تقیه فروعات هشتگانه دین و اعتقاد در این راه از مرجعیت شیعه و در این عصر پیروزی از امام خمینی و در یک کلام پذیرش اسلام بعنوان دین فطری و مصلح : الاسلام یسلوا و لا یعلی علیه

دوستان و یاران :

انسان بنابر خواست خدا و برای عبادت او روزی پا به عرصه جهان می نهد و بنا بر همان مشیت پس از پایان کار برای بررسی وضعش سوی خدا بازمی گردد که « انا لله و انا الیه راجعون »

اکنون پس از سالها انتظار و تحمل درد فراق بازگشت بنده ای حقیر بسیار نزدیک شده و سرگردانی او رو به اتمام است .

هر کس که دور ماند ز اصل خویش *** باز جوید روزگار وصل خویش

از طرفی بسیار علاقه به ماندن و سپس اصلاح امت و آرزوی ظهور و خدمت در دولت « امام زمان» را دارم تا ناظر وعده الهی باشم که فرمود : «و مزید انمن »

ما اراده کردیم تا بر مستضعفان منت نهیم و آنان را امامان و وارثان زمین قرار دهیم و از طرفی دیگر علاقه به بازگشت چرا که :

هر کس که ترا شناخت جان را چه کند *** فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی *** دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک *** چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

و یا به قول خداوند که فرموده :

آنکس که مرا طلب کند می یابد ، آنکس که مرا یافت می شناسد ، آنکس که مرا شناخت دوستم میدارد ، آنکس که به من عشق ورزد من نیز به او عشق می ورزم ، آنکس که به او عشق ورزیدم می کشم او را ، و من خود دید او خواهم بود .

یا به قول امام عدل علی (ع) که فرمود :

از امام پنجم منقول است که فرمود خداوندا امام حسین (ع) را بین پیروزی بر دشمن و شهادت مخیر نمود و امام دومی را برگزیدند و ما پیرامون آن امام عاشق نیز دومین راه را برمی گزینیم ، البته نه از بیم جهنم و آتش چون بردگان و نه از طمع بهشت و مطعومات و مشروبات و منکوجات آن چون سوداگران ، بلکه تنها بخاطر خدا و علاقه او به راه حسین (جهاد) این مسیر را می پیمائیم که خداوند فرمود :

روندگان این راه را دوست میدارم ، کسانیکه چون صف محکم در راه او مقاتله نمایند دوست میدارد و در این راه نه دنیا خواهم نه عقبی بلکه جمال مولا و لقاء یار در نظر است همانطور که شاعر گفت :

ای خوشا با فرق خونین در لقاء یار رفتن *** سرجدا ، پیکر جدا در محفل دلدار رفتن

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران