«شهید عبدالحسین صادقی خارائی»؛ بد از من رسالت شما سنگین تر می شود
نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید عبدالحسین صادقی خارائی/ فرزند حسن در یکم مهر 1342 در شهر ری از توابع شهرستان های استان تهران به دنیا آمد. و در بیست و دوم فروردین 1362 به شهادت رسید.
فرازهایی از وصیت نامه شهید عبدالحسین خارائی؛
اى افراد با ايمان شما را چه شده كه وقتى به شما گفته ميشود در راه خدا براى مبارزه با دشمنان حق و عدالت حركت كنيد به زمين سنگينى مى‌كنيد زندگى دنيا را بر حيات جاويد ترجيح ميدهيد بدانيد كه لذت دنيا در برابر خوشيهاى آخرت اندكى بيش نيست.
ابتدا سلام بر مهدى (ع) منجى عالم بشريت دادرس مظلومان و همچنين سلام بر ابرمرد تاريخ فرمانده كل قوا خمينى روح خدا و سلام و درود بر تمامى شهيدان و جانبازان فداكار اسلام
اينجانب عبدالحسين صادقى فرزند استاد حسن صادقى وصيت مى‌نمايم
من از آن روزيكه به ياد دارم مى‌خواستم صحبتى كنم نمى‌توانستم چه برسد كه صحبت خود را بر روى كاغذ بياورم.
اى خدائيكه نام تو سر منشأ تمام نامهاست كه با نام تو و ياد تو قلب دوستانت آرامش ميگيرد و اى خدائيكه از مويرگهاى گردن به ما نزديكتر هستى و تو تماشاگر اعمال ما مى‌باشى.
و خود تو نعمتهاى جهان را براى ما ارزانى داشتى و به ما وعده بهشت دادى پس كمكمان كن كه شيطان بر ما فائق نشود و به امانت تو خيانت نكنيم اى پدر و مادرم و برادرانم و خواهرم باد به جمع خانواده‌هاى ايثارگر شهدا پيوستى.
اما كاش من هزار جان داشتم و در راه خدا كه معبودى از آن بالاتر نيست فدا مى‌شدم زيرا كه شيرين‌ترين مرگ در راه خدا كشته شدن در راه اوست ما كه قرار است روزى تسليم خدا گرديم چه بهتر كه با دست پر نزد معبود خود برويم از خدا مى‌خواهم كه لياقت كشته شدن را در راه خويش عطا كند اى پدر و مادرم من خود دانستم كه با انتخاب راه بالاخره روزى كشته خواهم شد.
پدرم و مادرم از شما مى‌خواهم كه در سوگ من گريه و زارى نكنيد چرا كه سوژه به دست دشمن چرا كه چيزيكه خدا داده روزى هم پس خواهد گرفت و پس چه بهتر كه براى شما اولاد خوبى نبودم چون شما را خيلى خيلى آزرده‌ام اميدوارم نتوانستم جبران زحمات شما را بكنم.
لكن اميدوارم كه مرا ببخشيد و حلال نمائيد برادرانم و خواهرم از شما هم معذرت مى‌خواهم كه براى شما دوست و برادر خوبى خواهش مى‌كنم كه يك مجلس ختم كم خرج برايم بگيريد اگر عزادارى مى‌كنيد براى حسين كنيد براى بهشتى بكنيد براى هفتاد و دو شهيد حزب جمهورى بكنيد
در آخر از شما مى‌خواهم كه همانطور كه پيرو خط امام بوديد باشيد البته بعد از اين رسالت شما سنگين‌تر از شما مردم حزب الله قلعه‌نو تقاضا مى‌كنم تقويت كنيد بسيج محل را چرا كه شما خود را پيرو شهدا و خط امام مى‌دانيد.
خانواده‌هاى شهدا،تقويت اين برادران محلمان حاكميت حزب‌الله باشد اى كسانيكه سنگ‌اندازى و فحاشى مى‌كنيد به اين ارگانها و خود را مسلمان مى‌دانيد و عملهاى غير اسلامى مرتكب مى‌شويد مگر اين شهيدان از بسيج نبودند مگر اينها غير از راه امام حركت مى‌كنند.
لذا از كليه به عنوان يك برادر مى‌خواهم در وحدت و برادرى دشمن از وحدت شما مى هراسد.
خدايا خدايا تو را به جان مهدى تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران.
