زندگی نامه شهيد سيروس هوشمند

نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛

آشنایی با شهید

شهيد سيروس هوشمند مهر ماه سال 1333 ساعت دوازده شب در يک خانواده مذهبي چشم به ديده جهان گشود پدر او کارمند شرکت ملی نفت در آبادان بود و در شهر آبادان در منطقه ای به نام ايستگاه دو زندگی مي کردند.

او در پنج سالگی به تعليم آموزش قرآن در محضر شيخ عبدالرسول در ايستگاه 4چهار آبادان مشغول به تحصيل گرديد سپس تحصيلات ابتدايي خود را در مدرسه دانش در محله چادرآباد آبادان شروع به تحصيل کرد.

او دانش آموزی ساعي و منظم و درس خوان بود از همين رو وقتي که پدر شهيد منتقل به پالايشگاه تهران شدند در سال 1346 مسئولين مدرسه از اينکه دانش آموز خود را از دست داده بودند خيلي ناراحت بودند.

او به همراه خانواده يکم فروردين 1346به تهران آمد و در مدرسه خامنه اي پور شروع به تحصيل نمود نظام آموزش در آن زمان به دو دوره شش ساله تقسيم مي شد از همين رو او در دو مدرسه بهادری و خامنه ای پور به ادامه تحصيل در رشته طبيعی که در حال حاضر به نام تجربي ناميده مي شود مشغول به تحصيل شد.

به علت هوش سرشار و درس خوان بودن آن شهيد قبل از اينکه مدرک ديپلم در رشته طبيعی اخذ نمايد ديپلم حسابداري را نيز ايشان موفق به اخذ آن گرديد.

از همين رو ايشان دو سال آخر تحصيل در دوره دبيرستان را در کارخانه پارچين که در حال حاضر تحت پوشش صنايع دفاع مي باشد مشغول به کار گرديد و چون او فردي ورزشکار نيز بود در دو تيم فوتبال هم مدرسه خامنه اي پور و هم کارخانه پارچين مشغول به بازي شد که تيم او در بار در دو سال پياپي قهرمان آموزشگاه و مدارس دبيرستان استان تهران در آن زمان شدند.

پس از اتمام دورده تحصيل ايشان به خدمت سربازي رفته و در ژاندارمري اوشان رفته به سمت منشي و معاون پاسگاه آن منطفه منصوب شدند که همه اهالي روستا از ايشان به عنوان فردي شايسته و خير خواه و وظيفه شناس ياد مي کنند و مي گويند که هميشه در منطقه امنيت و نظم برقرار بوده و هميشه مسائل را به صورت خدا منشي حل و فصل می کرده است.

او پس از پايان سربازي مشغول به فعاليت براي انقلاب اسلامي و پيروزي انقلاب بود شهيد سيروس هوشمند در اکثر راهپيماي هاي آن زمان شرکت داشت و در پيروزي انقلاب اسلامي و نقش به سزاي ايفا نمود.

به طوري که در بهمن  پنجاه و هفت همراه دوستان خود به پادگان نيروي هوايي رفته و اسلحه فراهم نموده و در خيابان دماوند به مقابله با نيروهاي گارد شاهنشاهي پرداخته به طوري که يکي از دوستان آن شهيد به نام اکبر احمديان در روزبیست و یکم بهمن 57شهيد شده است.

شهيد سيروس هوشمند پس از پيروزي انقلاب اسلامي در شرکت تهيه و توزيع لاستيک و روغن که تحت پالايشگاه شرکت نفت بوده مشغول به کار شد و به عنوان نيروي ذخيره کميته و مبارزه با مواد مخدر فعاليت داشت او در سال 62جهت اعزام به جبهه هاي حق عليه باطل اقدام نموده که به علت حساسيت شغلي ايشان مدير و مسئولين او موافق به اعزام او نبودند.

ولي بالاخره در آبان ماه1362 ايشان موفق به اعزام به مناطق جنگي شدند از همين رو تيپ موسي ابن جعفر در منطقه گيلان غرب اعزام شده که به ارتفاعات شهيد شيروردي و ديگر ارتفاعات رفته و به عنوان پاس بخش منصوب شدند.

هم رزمان آن شهيد از او به عنوان فردي فداکار، شايسته و خير خواه ياد مي کنند به طوري که مي گويند او در منطقه حمام و سرويس بهداشتي را درست کرده تا هم سنگران آن شهيد بتوانند از آن استفاده نمايند او بيشتر اوقات مشغول به نماز خواندن بوده به طوري که وقتي از ان شهيد سئوال مي کنند از چه جهت اين همه نماز مي خواند او در جواب مي گويد که مگر ما به جز خدا چه کسي را داريم با ياد او دلهايمان به آرمش مي رسد.

و مشکلاتمان آسان تر مي گردد و تنهاي کاري که در برابر اين همه لطف و نعمت هاي که به ما ارزاني کرده فقط همين نماز است او در 19اسفند 1362 به وسيله اسلحه سيمينوف از ناحيه سر مجروح و زخمي مي شود و مجبور مي شوند که آن شهيد را به تهران بياورند که در بيمارستان ايرانمهر تهران بستري مي گردد و در 21 اسفند 1362به معبود خود نزديک شده و شهيد مي شود .