سياهی حجاب شما كوبنده تر از سرخی خون من
نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید رجبعلی طارمی/ بیستمین روز سال 1349 خانواده «طارمی» را گرمایی فرا گرفته بود. همه شادمان بودند. چرا که اولین کودک خانواده پا به عرصه وجود گذاشته و خانه روستایی را روشنی بخشیده بود. «رجبعلی» به دنیا آمد. خانواده که زندگی زیر سلطه ارباب و خان برایش مشکل بود. از زنجان راهی تهران شد و این روز مصادف بود.
با ورود رجبعلی به اولین کلاس درس ابتدایی. او جوانی شاد بود و همه را شادمان می پسندید و همواره لبخند گوشه لبانش جای داشت. جنگ شروع شد و خفاشان شب پرست. شهرها را زیر آتش گرفتند. او که پانزده سال بیشتر نداشت.
به کمک دوستانش شناسنامه اش را دستکاری کرد و خود را هفدهم جا زد. چه زیبا بود آنگاه که به همکلاسی هایش می گفت: «امروز دفاع واجب است نه تحصیل.»
عملیات کربلای یک و آزاد سازی مهران در تیر ماه سال 65. اولین عملیاتی بود که رجبعلی در آن حضور می یافت و همان شد که دلش را آنجا به خدا سپرد و عشقش شد جبهه.
چهاردهمین روز اسفند سال 65. سرمای شلمچه را خون پیشانی رجبعلی طارمی گرما بخشید. از هر دو آتش می بارید و این نوجوانان بودند که جلوی تانکهای مدرن و سلاحهای عظیم عراق.
سینه سپر کرده بودند و شب و شب پرستان را بع تمسخر می گرفتند. ترکشی سوزان، فرق رجبعلی را چون مولا علی(ع) شکافت و او را به معبود رساند.
چه زیبا بود آن روزها که نوجوانان شانزده ساله، عرفای صدساله را پشت سر می گذاشتند و در وصال معشوق از آنان سبقت می گرفتند.
وصیت نامه شهید رجبعلی طارمی؛
با سلام درود فراوان به امام امت و امت شهيد پرور و با آرزوي پيروزي رزمندگان اسلام در جبهه هاي حق عليه باطل .
اين جانب رجبعلي طارمي فرزند غيبعلي متولد سال 1349 داراي شماره شناسنامه 31 چند خطي را به عنوان وصيت مي نويسم .
ابتدا سخني دارم با پدر و مادرم (مادر مهربانم در شهادت من اشك مريز كه دشمنان خوشحال مي شوند شما بايد خوشحال باشيد كه فرزندتان قدم در راهي گذاشت كه آغاز آن با هجرت و پايان آن با شهادت است مادرم تو در قيامت پيش حضرت زهرا روسفيد خواهي شد چون فرزندانت ادامه دهنده راه سرخ حسين (ع) است .پدر جان من نمي دانم كه چگونه از شما تشكر كنم كه مرا اين چنين تربيت كرديد كه در راه خداوند و دين او خونم را دشمنان خدا بر زمين بريزند پدر جان حال ديگر تو بايد افتخار كني كه پدر شهيد شده اي و بدان كه مسئوليت شما بيشتر از اين شده است .
خواهرانم سياهی حجاب شما كوبنده تر از سرخي خون من است اين پيام تمام شهدا است كه خودشان مظلومانه در كربلاي ايران به زمين ريخته است سلاح شما خواهران حفظ حجابتان است حجابي كه چون پتك بر سر دشمنان اسلام فرود آمد.
و آنان را با عظمت و قدرت اسلام آشنا كرد و چنين ديوانه وار مملكت اسلامي ما را مورد تجاوز قرار داده اند .پدر و مادرم و خواهرانم مرا حلال كنيد و از دوستان و آشنايان برايم حلاليت بخواهيد و رزمندگان و امام را دعا كنيد كه سلاح مؤمن است و حال سخني دارم با امت حزب الله .
برادران و خواهران به گوش باشيد و بيدار دشمن در حال نقشه اي تازه مي كشد و مي خواهد شما را به خواب كند و به مسائل جزيي مشغولتان سازد و مسائل مهم غافلتان سازد گول عوام فريبهاي دشمن و حيله هاي او را نخوريد و ساده انديش نباشيد و با بي توجهي خون شهيدانمان را پايمال نكنيد برادرانم گول اين دو روز دنيا را نخوريد خدا را در همه حال ناظر بر اعمال خود بدانيد .
و از شما دوستان مي خواهم كه دست از خود خواهي برداريد و به طور غير مستقيم به منافقين كمك نكنيد گوش به فرمان امام امت باشيد و بعد از شهادتم پدر ومادرم را مورد سؤال قرار ندهيد چون من خودم با آگاهي كامل و با شور و اشتياق اين راه را انتخاب كردم چون شهادت من باعث رو سفيدي پدر و مادرم در دنيا و آخرت مي شود.
برادران اراده كنيد و تصميم بگيريد از جا بلند شويد و راه شهدا شهدايي كه آن قدر جنگيدند تا شهيد شدند ادامه دهيد برادران شما را به خدا يك لحظه اي به خود بنگريد كه كجا بوده ايد و از كجا آمده ايد و به كجا خواهيد رفت عاقبت همه مرگ است پس چه بهتر كه اين مرگ در راه خدا باشد و با شهادت خود به دشمنان انقلاب نشان دهيم كه مرگ در راه خدا براي ما آسانتر است از سازشي است كه آنان مي خواهند بر ما تحميل كنند و با خون خود درخت اسلام را آبياري كنم اسلام درختي است كه احتياج به خون دارد تا رشد كند و بتواند درمقابل كفر جهاني ايستادگي كند و باعث افتخار من و خانواده ام است كه خونم به پاي اين دين الهي ريخته شود .و حال سخني دارم با دوستانم برادران شما را به خدا فكر كنيد چه بوديد و چه هستيد در انتخاب مسير زندگي خود بهترين راه را انتخاب كنيد خداي نكرده مسير اشتباهي را نرويد كه بعد پشتيبان شويد در پايان سخني دارم با برادران بسيجي برادران سخنان امام را بايد شما آنچنان عمل كنيد كه براي ديگر مردم الگو باشيد . از بسيجي بودن خود خوب پاسداري كنيد شما وارث خون چندين هزار بسيجي عزيز در خون غلطيده هستيد برادران مبادا احكام غير خدا در ميان شما رخنه پيدا كند و مسير شما را عوض نمايد مواظب باشيد چشم به رهبر بزرگوار بيندازيد و هر جا او قدم برداشت پا در جاي او بگذاريد برادران ما بسيجي هاي زيادي از دست داديم كه يك سرباز واقعي امام زمان بودند شما نيز سعي كنيد چنين باشيد كه هستيد برادران اگر شما به كربلاي حسين (ع)رفتيد بگوييد حسين جان يك بسيجي به نام رجبعلي طارمي عاشق تو بود و در راهي كه تو جان دادي او نيز جان داد به اميد آزادي حرم مطهر امام حسين (ع) و پيروزي رزمندگان اسلام در جبهه هاي حق عليه باطل انشاءالله .
مرا در بهشت فاطمه كنار ديگر شهدا دفن كنيد و درمراسم هفت يا چهل يا هر وقت كه شما تشخيص داديد حجت الاسلام شهسواري درباره مقام شهيد سخنراني كند .
و در هنگام تشييع جنازه حتماْ يا مهدي يا مهدي بگوييد چون دوست دارم جنازه ام نيز فرياد يا مهدي را بشنود .
قطعه شعري از شهيد رجبعلي طارمي
درعرش نداي ربنا مي آيد *** آواي خوش خدا خدا مي آيد
فرياد كه واكنيد درهاي بهشت*** مهمان خدا زكربلا مي آيد
قطعه شعري به يادگاري از شهيد گودرزي
من نمي گويم سمندر باش يا پروانه باش *** گر به فكر سوختن افتاده اي مردانه باش
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران.