نگاهی کوتاه به زندگی و وصیت شهید حميدرضا طاهری
نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید حميدرضا طاهری نوجوانی بسيجی بود كه همچون شمعی سوخت تا محفل بشريت را روشن سازد. وی در سال 1345 در روستاي رباط كريم از بخش شهريار چشم به جهان گشود.
و در سن هفت سالگی به دبيرستان رفت و تحصيلاتش را ادامه داد تا اينكه انقلاب پرشكوه اسلامی،اين آتش پرخشم از دل مردم شعله ور شد و او نيز در اين دوران مخالفت های خويش را نسبت به رژيم منحوس مخفی نمی كرد.
و در راهپيمائی ها شركت مي كرد و با آن سن كمش در آن زمان در همه جا از انقلاب دفاع می كرد.
او كه شوری نسبت به اسلام و امام در وجودش ايجاد شده بود پس از انقلاب و شروع جنگ تحميلی با شوق رفتن به جبهه و ياري امام مدرسه را كه در آن زمان در كلاس دوم راهنمائی تحصيل مي كرد اين كلاس محدود در چهار ديواری را رها كرد تا اينكه در كلاسی بی نهايت به وسعت عشق و پاكی خلوص زيباترين درس ها را با عاشقانه ترين صورت بازگو شود.
ولی علی رغم تمام كوشش هايش و ديدن دوره رزمي بسيج نتوانست به جبهه برود. او كه بزرگترين پسر خانواده و راهنمائی براي برادران كوچكش و ياوري صديق و دلسوز براي پدر بود بالاخره با كوشش های فراوانش برای رفتن به جبهه در بهمن سال 62 آن نگام كه ياران امام لبيك گويان راهی كربلا شدند.
او نيز به همراه ديگر مناديان به جبهه های حق رفت تا حق را ياری كند و برای ابد ابر سياه را بزدايد و خورشيد را نمايان كند و همچون شهابي تيزرو از درياي عشق گذر كند و ابرها را بشكافد تا ره به سوی شهادت يابد.
و همانگونه كه در وصيت نامه اش گفته بود كه :ما پيروان امام حسين (ع) هستيم و شهادت در راه خدا آرزوي ماست كه ما آن را از امام خود به ارث برده ايم.صداقت كلامش را با امتحاني فراتر از حد انسانيت ،امتحاني به وسعت عشق و بلندي ايمان و پاكي خلوص با نيكوترين صورت گواهي داد و به همراه دوازده تن ديگر از ياران صادقش و همگام با اين قافله مظلوم در تنهايي و خلوت اسرار در تاريخ یازدهم اسفند 1362 در عمليات خيبر در منطقة طلائيه به درجه شهادت رسيد و عروج كرد.
عروجی خونين به سوي معشوقش و رجعت كرد ،رجعتی سرخ به سوي پروردگارش ،آن رب محبوبش و با صداقت در رفتنش و پاكی در بودنش را براي همگان تصويرگر شد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
وصیت نامه شهید حمیدرضا طاهری
با درود بر روحانيت مبارز اين قشر پيشتاز انقلاب شكوهمند اسلامی به رهبري
امام امت خمينی كبير و با درود به ارواح پاك طيبه شهدای اسلام و با آرزوی پيروزي نهائی
رزمندگان اسلام.
خدايا خون بی ارزش من را در راه به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي كه همانا اسلام اصيل است بريز.
اي امت شهيدپرور در همه امور از امام امت پيروي كنيد كه او نائب امام زمان (عج) است و وحدت خود را حفظ كنيد كه پيروزي نهائی ما در گرو وحدت شماست.
ای پدر و مادر مهربانم و خواهران و برادران عزيزم كه برايم خيلی زحمت كشيده ايد من از شما مي خواهم كه اگر شهادت نصيبم شد زياد ناراحت نباشيد.
چرا كه ما پيروان امام حسين (ع) هستيم و شهادت در راه خدا آرزوی ماست كه آن را از امام خود به ارث برده ايم.ای خواهرانم شما نيز بايد زينب گونه باشيد كه مسؤليتتان خيلي سنگين است.
در آخر از تمام دوستان و آشنايان عذر می خواهم كه اگر گاهی اوقات باعث ناراحتی آنها شدم و اميدوارم كه همه من را ببخشيد و حلالم كنيد.
حميد رضا طاهری.سوم اسفند 1362
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران.