دلنوشته های به جا مانده شهید مصطفی کاشانی
چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۶ ساعت ۲۳:۰۸
بپاخیزید که فرمان برخاستن صادر شده است و هرکس برنخیزد از ما نیست امروز روزی است که باید تن به قیام داد و برای پیروزی و شهادت آماده شد پس به پا خیزید که اگر تو برخیزی اگر من برخیزم ،دیگران برخیزند و وقتی همه برخاستند دیگر ظلم طاقت به جا ماندن ندارد و فرار می کند...
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران:
شهید مصطفي كاشاني بيستم دي 1343 ، در روستاي جوادآباد از توابع شهرستان ورامين به دنيا آمد تا چهارم متوسطه درسخواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. چهارم اسفند 1362 ، با سمت تك تيرانداز در جزيره مجنون عراق بر اثر اصابت تر كش خمپاره به شهادت رسيد. پيكر وي مدتها در منطقه بر جا ماند و بيست و هشتم مهر 1376 ، پس از تفحص در حسين رضاي شهرستان زادگاهش به خاک سپرده شد.
در این لحظات که قلم روی کاغذ می لغزد و چند کلمه به عنوان وصیتنامه می نویسم هر چند در خود لیاقت شهادت را نمی بینم . آری اینجا تاریک است و هر جا تاریکی هست دیوارهایی هست ، این دیوارها را باید شکست از کاخ کرملین تا کاخ سفید را با عزمی راسخ باید خورد کرد.
برای رسیدن به روشنائی و برابری تنها راه این است که دیوارها را بشکنیم فقط پرچم ا...اکبر باید حکومت کند. فقط باید خدا را بزرگ بدانیم .
آری بپاخیزید که فرمان برخاستن صادر شده است و هرکس برنخیزد از ما نیست امروز روزی است که باید تن به قیام داد و برای پیروزی و شهادت آماده شد پس به پا خیزید که اگر تو برخیزی اگر من برخیزم ،دیگران برخیزند و وقتی همه برخاستند دیگر ظلم طاقت به جا ماندن ندارد و فرار می کند.
اگر بخواهد مقاومت کند نابود می شود آری حال که صدای به پا خاستن رهبر از گوشه جماران ( هل من ناصر ینصرنی ) بلند شده همه با هم یکپارچه لبیک گوئیم .
شهید مصطفي كاشاني بيستم دي 1343 ، در روستاي جوادآباد از توابع شهرستان ورامين به دنيا آمد تا چهارم متوسطه درسخواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. چهارم اسفند 1362 ، با سمت تك تيرانداز در جزيره مجنون عراق بر اثر اصابت تر كش خمپاره به شهادت رسيد. پيكر وي مدتها در منطقه بر جا ماند و بيست و هشتم مهر 1376 ، پس از تفحص در حسين رضاي شهرستان زادگاهش به خاک سپرده شد.
در این لحظات که قلم روی کاغذ می لغزد و چند کلمه به عنوان وصیتنامه می نویسم هر چند در خود لیاقت شهادت را نمی بینم . آری اینجا تاریک است و هر جا تاریکی هست دیوارهایی هست ، این دیوارها را باید شکست از کاخ کرملین تا کاخ سفید را با عزمی راسخ باید خورد کرد.
برای رسیدن به روشنائی و برابری تنها راه این است که دیوارها را بشکنیم فقط پرچم ا...اکبر باید حکومت کند. فقط باید خدا را بزرگ بدانیم .
آری بپاخیزید که فرمان برخاستن صادر شده است و هرکس برنخیزد از ما نیست امروز روزی است که باید تن به قیام داد و برای پیروزی و شهادت آماده شد پس به پا خیزید که اگر تو برخیزی اگر من برخیزم ،دیگران برخیزند و وقتی همه برخاستند دیگر ظلم طاقت به جا ماندن ندارد و فرار می کند.
اگر بخواهد مقاومت کند نابود می شود آری حال که صدای به پا خاستن رهبر از گوشه جماران ( هل من ناصر ینصرنی ) بلند شده همه با هم یکپارچه لبیک گوئیم .
شاید بارها اسم شهادت و شهید را شنیده ایم اما نمی دانیم شهید کیست و شهادت چیست شهید یعنی شاهد، یعنی آنکه می سوزد و روشن می کند و شهادت وسیله ای است برای به خدا رسیدن و به درجه اعلاء رسیدن .
هر شهید دو مقوله دارد یکی وقتی که کلمه توحید را فریاد می کند و یاران شیطان برای مبارزه با او می آیند و دیگر هنگامی که با خدا معامله می کند یعنی خون خود را می دهد تا کلمه ا...اکبر را که در میان مردم فراموش شده زنده می کند .
در آن وقت خود زنده می شود یعنی شهید می شود بار خدایا از تو می خواهم توبه ام را بپذیری. گناهانم را ببخشی و خودت شاهدی که رضایت را در این دیدم که به جبهه بروم اگر رضایت در شهید شدنم است ببر و اگر رضای تو در ماندنم است مرا نگه دارد و یاوری کن.
خدایا رهبرمان را تا انقلاب مهدی نگهدار و به شما مردم وصیت دارم که دست از این رهبر و دو بازوی آن مشکینی و منتظری بر ندارید.
پیام به مادر و پدرم ،صبر و شکیبائی و پیروی خط امام و پشتیبانی از روحانیت و پیام به خواهرانم که همانند زینب باشند و پیام به برادرم که اسلحه خونینم را در دست گیرد و با دشمنان دین اسلام و قرآن مبارزه کند و راهم را ادامه دهد پیروی از ولایت فقیه را به خانواده و ملت توصیه می کنم که غیر از این راه گمراهی است .
از تمامی دوستان و آشنایان و خویشاوندان حلالیت می طلبم و از آنها خواهش دارم مرا با تمام بدیهایم حلال کنند.
در مورد محل دفنم هر جا پدر و مادرم گفتند مرا به خاک بسپارید.
به امید استقرار جمهوری اسلامی در تمام جهان .
منبع: برگرفته از اسنادشهید درمخزن اداره کل شهرستانهای استان تهران
هر شهید دو مقوله دارد یکی وقتی که کلمه توحید را فریاد می کند و یاران شیطان برای مبارزه با او می آیند و دیگر هنگامی که با خدا معامله می کند یعنی خون خود را می دهد تا کلمه ا...اکبر را که در میان مردم فراموش شده زنده می کند .
در آن وقت خود زنده می شود یعنی شهید می شود بار خدایا از تو می خواهم توبه ام را بپذیری. گناهانم را ببخشی و خودت شاهدی که رضایت را در این دیدم که به جبهه بروم اگر رضایت در شهید شدنم است ببر و اگر رضای تو در ماندنم است مرا نگه دارد و یاوری کن.
خدایا رهبرمان را تا انقلاب مهدی نگهدار و به شما مردم وصیت دارم که دست از این رهبر و دو بازوی آن مشکینی و منتظری بر ندارید.
پیام به مادر و پدرم ،صبر و شکیبائی و پیروی خط امام و پشتیبانی از روحانیت و پیام به خواهرانم که همانند زینب باشند و پیام به برادرم که اسلحه خونینم را در دست گیرد و با دشمنان دین اسلام و قرآن مبارزه کند و راهم را ادامه دهد پیروی از ولایت فقیه را به خانواده و ملت توصیه می کنم که غیر از این راه گمراهی است .
از تمامی دوستان و آشنایان و خویشاوندان حلالیت می طلبم و از آنها خواهش دارم مرا با تمام بدیهایم حلال کنند.
در مورد محل دفنم هر جا پدر و مادرم گفتند مرا به خاک بسپارید.
به امید استقرار جمهوری اسلامی در تمام جهان .
منبع: برگرفته از اسنادشهید درمخزن اداره کل شهرستانهای استان تهران
نظر شما