خداوندا! آنگونه که تو برایم عروج می پسندی به من عطا کن +صوت شهید
چهارشنبه, ۰۱ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۰۸
خداوندا دوست دارم که ذره ذره ضمائر وجودم را فدای تو کنم لذا دوست دارم که بدن من تکه تکه شود بگونه ای که نتوان آنرا پیدا کرد مگر سر مرا آنهم برای شناسائی دلم می خواهد که با تمام ذرات تکه تکه شده بدنم تو را فریاد زنم و به سوی تو پر کشم ولی نمیتوانم و جرات آنرا ندارم که خواسته ام را مقدم بر حکمت و مصلحت تو قرار دهم
به گزارش نوید شاهدشهرستانهای استان تهران:شهید رضا کریم لو/ یکم شهریور 1340 درشهرستان تهران به دنیا آمد. پدرش محمد و مادرش ایران نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. خیاط بود. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت . سیزدهم آبان 1362 درپنجوین عراق به شهادت رسید. پیکر وی را در بهشت زهرای زادگاهش به خاک سپرده شد. برادرش احد نیز شهید شده است.
وصیت نامه به یادگار مانده از شهید رضا کریم لو را در ادامه می خوانید؛
معبودا من که لیاقت آن را ندارم که خونم آغشته با خون شهیدان عزیز گردد ولی این افتخار را برای من قرار بده تا بلکه بواسطه پاکی خون شهدا باری از گناهانم برداشته شود و شاید شاخساری از نهال انقلاب بارور شود.
خداوندا دوست دارم که ذره ذره ضمائر وجودم را فدای تو کنم لذا دوست دارم که بدن من تکه تکه شود بگونه ای که نتوان آنرا پیدا کرد مگر سر مرا آنهم برای شناسائی دلم می خواهد که با تمام ذرات تکه تکه شده بدنم تو را فریاد زنم و به سوی تو پر کشم ولی نمیتوانم و جرات آنرا ندارم که خواسته ام را مقدم بر حکمت و مصلحت تو قرار دهم . لذا می خواهم آنگونه که تو برای من عروج میپسندی به من عطا کنی .
این سنت اسلامی را فراموش ننمائید و دیگر از شما میخواهم که همیشه خداوند و قوانین الهی را در نظر داشته باشید در کارهایتان خوش آمدن و یا خوش نیامدن مردم را معیار کارهایتان قرار ندهید آن عملی را انجام بدهید که خداوند سفارش نموده است و برای رضای خدا انجام دهید. دیگر عرضی ندارم جز توفیق همه شما عزیزان در راه انجام دستورات الهی و انجام مسئولیتهائی که به گردن شما می باشد.
منبع:برگرفته از اسنادشهید درمخزن اداره کل شهرستانهای استان تهران
خداوندا دوست دارم که ذره ذره ضمائر وجودم را فدای تو کنم لذا دوست دارم که بدن من تکه تکه شود بگونه ای که نتوان آنرا پیدا کرد مگر سر مرا آنهم برای شناسائی دلم می خواهد که با تمام ذرات تکه تکه شده بدنم تو را فریاد زنم و به سوی تو پر کشم ولی نمیتوانم و جرات آنرا ندارم که خواسته ام را مقدم بر حکمت و مصلحت تو قرار دهم . لذا می خواهم آنگونه که تو برای من عروج میپسندی به من عطا کنی .
این سنت اسلامی را فراموش ننمائید و دیگر از شما میخواهم که همیشه خداوند و قوانین الهی را در نظر داشته باشید در کارهایتان خوش آمدن و یا خوش نیامدن مردم را معیار کارهایتان قرار ندهید آن عملی را انجام بدهید که خداوند سفارش نموده است و برای رضای خدا انجام دهید. دیگر عرضی ندارم جز توفیق همه شما عزیزان در راه انجام دستورات الهی و انجام مسئولیتهائی که به گردن شما می باشد.
منبع:برگرفته از اسنادشهید درمخزن اداره کل شهرستانهای استان تهران
نظر شما