خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر گرانقدر شهید دانش آموز «علی دوستان نژاد» میگوید: ساعت 10 صبح بود که علی کتاب هایش را آورد خونه و گفت مادر مدرسه ما 15 دانشآموز دارد که همگی با هم تصمیم گرفتیم جهت دفاع از خاک وطن در لباس بسیجی راهی جبهه شویم. از میان آنها تنها «علی» شهید شد. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر میشود.
کد خبر: ۵۵۴۱۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۷
خاطرات والدین شهدا؛
شهیدان «فریده و معصومه شیخی» دو خواهر شهید که با زبان روزه بهمن ماه 1374 در منطقه مرزی امیرآباد بر اثر برخورد با مین های به جای مانده از جنگ تحمیلی به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. مادر شهیدان شیخی با حسرت می گوید: همدم روزهای تلخ و شیرینم بودند. قسمتم این طوری بود که هر دو با هم آسمانی شوند و من در حسرت دوریشان بسوزم.
کد خبر: ۵۵۴۰۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۵
همسر شهید گرانقدر «خلیل احمدی» اینگونه سخن می گوید: برای مرخصی و دیدن ما آمده بود که بعد از چند ساعت آماده رفتن به میدان نبرد بود که در راه توسط ضدانقلابیون به شهادت رسید . همه فکر می کردند که در جبهه است و سه ماه طول کشید تا پیدایش کنیم.
کد خبر: ۵۵۳۹۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
والدین شهید حمیدرضا غیاث آبادی از غیرت و حس ناموس پرستی فرزند شهیدشان خاطراتی را بیان نمودند: «حمیدرضا بسیار خوب قرآن را تفسیر میکرد وقتی میخواست راهی جبهه شود پدرش رضایتنامهاش را برایش نوشت. او با شنیدن فریاد یا حسین در جبههها و اطلاع از کشته شدن دختران ایرانی به دست حزب بعث راهی جبهه شد.»
کد خبر: ۵۵۳۸۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
طاهره علیمحمدی مادر شهید حسن حبیبی میگوید: «حسن در همه امورات منزل به ما کمک میکرد. او در نوجوانی و جوانی به مسجد میرفت و اوقاتش را آنجا سپری میکرد. دوران تحصیل را سپری و عزم رفتن به جبهه را کرد و همزمان در کنکور سراسری نیز شرکت کرده بود و زمانی که به شهادت رسید خبر قبولی در دانشگاه را به ما دادند.»
کد خبر: ۵۵۳۷۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
در قسمتی از کتاب «آخرین وداع» که روایتی از خاطرات آخرین وداع ۷۲ مادر شهید با فرزندانشان است، میخوانید: «مرخصی آخرش که تمام شد توی حیاط جمع شده بودیم تا با او وداع کنیم. خواهرش برای او یک لیوان آب آورد، اما قبل از اینکه عمران آب را بگیرد. لیوان شکست و آب ریخت. با ریختن آب دل ما هم ریخت».
کد خبر: ۵۵۳۷۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۹
خاطرات شفاهی؛
شهید «محمد جعفر زاده» از شهدای بعد از جنگ تحمیلی است که اردیبهشت ماه ۱۳۷۳ در منطقه سردشت بر اثر انفجار مین گروهای ضد انقلاب و اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید می گوید: وقتی خبر شهادت محمد را به ما دادند گقتم فدای امام حسین، او به جمع خوبان خدا پیوسته است. در ادامه فیلم خاطرات شفاهی والدین این شهید والامقام تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۳۶۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۸
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا و آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با پدر شهید «علی کلانتری گاوافشادی» به مصاحبه پرداخته است. پدر شهید والامقام چنین روایت می کند: «چهل سال است چشم به را آمدن فرزند شهیدم هستم.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۵۳۳۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۳
گفتگو با والدین معلم شهید «محمدتقی همتی»
والدین معلم شهید «محمدتقی همتی» در این کلیپ نقل میکنند: «معلمی را برای انسانسازیاش انتخاب کرد.»
کد خبر: ۵۵۳۱۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
عذرا ابراهیمی مادر شهید «امیر حسینی» میگوید: «از همان دوران کودکی پسری مودب، فروتن و مهربان بود. نور چشمی من بود. با شروع جنگ تحمیلی درسش را رها کرد و عزم دفاع از کشور را کرد. همیشه می گفت: هیچگاه غصه مرا نخورید و افتخار کنید که فرزندتان در راه دفاع از میهنش به شهادت رسیده است.»
کد خبر: ۵۵۳۱۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
طاهره علیملتی مادر شهید «اکبر حدادی» میگوید: «به حجاب خیلی مقید بود و به خواهرانش توصیه میکرد حجابشان را رعایت کنند.»
کد خبر: ۵۵۲۸۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۰۵
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
خداداد آقابابایی پدر شهید «ابوالقاسم آقابابایی» میگوید: «ابوالقاسم با شروع جنگ برای دفاع از کشور همسو با دیگر مردم وارد نبرد شد. خدا را شکر که فرزندم در راه دفاع از آبادانی کشورش به شهادت رسید.»
کد خبر: ۵۵۲۷۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۰۴
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید دستی گفت: محمود همچون پدرش عاشق و شیفته امام بود و در راه مبارزه با دشمنان لحظهای آرام و قرار نداشت که در نهایت در ماه مبارک رمضان با لبی تشنه به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۵۲۴۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۰۵
خاطرات شفاهی والدین شهید ارتش؛
شهید «حمیدرضا عزیزی» از شهدای ارتش استان ایلام است که مرداد ماه ۱۳۶۵ در جبهه قلاویزان به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پدر شهید میگوید حمیدرضا به عبادت مخصوصاً نماز اول وقت و تلاوت قرآن خیلی اهمیت میداد. در ادامه فیلم این مصاحبه تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۲۳۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۲۸
گفتگوی تصویری با مادر شهید«بندر خوردن»
«صورت پا»، میگوید: فرزندم، 18 سال بیشتر نداشت که در پادگان سردشت مشغول به فعالیت شد. سپس او را به حلبچه و بعد از آنجا به پادگان ابوذر در منطقه سرپل ذهاب اعزام شد که بیسیم چی عملیات ها شود و در نهایت توسط دشمن بعثی در بمباران هوایی به شهادت میرسد.
کد خبر: ۵۵۲۳۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۲۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید «جهانبخش محمد راد» از سربازان گمنام امام زمان (عج) بود که اردیبهشت سال 1379 در آبدانان در حین درگیری با اشرار به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید می گوید: پسرم خودش عاشق شهادت بود و زمانی که به زیارت امام رضا(ع) رفته بود نذر شهادت کرده بود و از آقا طلب شهادت کرده بود. در ادامه این مصاحبه تصویری منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۲۰۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۲۴
گزارش تصویری/
پیکر پدر بزرگوار شهیدان والامقام «آذرمی» در مراغه تشییع و با شرکت مردم ولایی و شهید پرور مراغه به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۵۵۱۷۹۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر بسیجی شهید سعدالله قیصربیگی می گوید: پسرم می گفت به جبهه می روم تا دشمن بر ما چیره نگردد، از اینکه به جبهه می روند خودشان خیلی خوشحال بودند. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۱۶۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۵
شهید «مهرداد هاشمی» از شهدای بسیجی دفاع مقدس استان ایلام است که فروردین ماه ۱۳۶۲ در تپه دوقلو مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر شهید میگوید:پسرم روز سیزده بدر که همه در دامن طبیعت بودند به شهادت رسید و خبر شهادت وی را چهاردهم فروردین به ما دادند. در واقع مهرداد با شهادتش در این روز، سیزده بدر هر سال را برای ما به یادماندنیتر میکند. در ادامه فیلم این مصاحبه تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۱۵۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۴
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید رحمت الله فارسی میگوید: «رحمتالله یک بسیجی تمام قد بود، هم کار میکرد هم به برادرانش کمک میکرد. برای رفتن به جبهه بیتاب بود. به من میگفت: نگران نباش و راضی به رضای خدا باش.»
کد خبر: ۵۵۱۴۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۴