برای رسیدن به موفقیت و پیروزی "وحدت" را حفظ کنید

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران، شهید مهدی کوچکعلی، یادگار «عین اله» سال 1344 در شهرستان تهران، چشم به جهان گشود. وی در آغوش گرم خانواده ای زحمتکش، پس از گذراندن دوران طفولیت، به کار روی آورد و در مشاغل آزاد مشغول شد و سپس به عنوان سرباز وظیفه در لشگر 28 پیاده سنندج نیروی زمینی جمهوری اسلامی ایران، مشغول به خدمت مقدس سربازی شد. و عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد. سرانجام در نهم مهرماه سال 1364 در منطقهِ عملیاتی اشنویه در درگیری با ضد انقلابیون، به درجهِ فیع شهادت نائل آمد.

متن وصیت نامه شهید

«بسمه تعالی»

سلام بر امام و رهبر و تمامی قوای ارتش جمهوری اسلامی خمینی بت شکن. سلام و درود بر شهدای انقلاب اسلامی ایران به خصوص شهدای جنگ تحمیلی، سلام بر پدر پیر و مهربانم که با سختیهای فراوان مرا بزرگ و تربیت کرده و خودش نیز از این دنیا رفته است.

سلام بر مادر مهربانم که با زحماتش، مرا بزرگ کرده و به والاترین درجه افتخار، یعنی شهادت در راه وطن اسلامی ایران رسانده و درود بر شما ملت شهید پرور ایران. هم اکنون که من بدرجه والای شهادت نائل آمده ام از شما ملت همیشه در صحنه می خواهم که تا آخرین قطره خون با دشمنان كفر صدامی بجنگید. مبارزه بی امان بکنید و با مشتی گره کرده بر دهان یاوه گویان شرق و غرب بکوبید.

از مادر عزیزم میخواهم که برای من گریه نکنید و همیشه به یاد شهدای این انقلاب اسلامی باشید. از برادرانم میخواهم که با تمام قدرت، با دشمنان دین و کشورمان مبارزه کنند و حال که من به درجه رفیع شهادت نائل آمده ام،

پیامی به همه دوستانم داریم که این است: ای دوستان و برادران عزیزم! این شما هستید که آهنگ این انقلاب را نگه می دارید، پس برای همیشه برای نگه داشتن این انقلاب دست در دست هم داده، تا این انقلاب همیشه سرافراز و پا برجا بماند.

پیام من به خواهر عزیزم این است که وقتی به شهادت رسیدنم، میخواهم حجله ی بزرگی برایم درست کنید و اسم کوچه مان را کوچه شهدا بگذارید و بر مزارم با صدای خود بگوئید ( شهیدان زنده اند الله اکبر ) فاتحه ای برای من و تمامی شهدا بخوانید. زنده و جاوید باد راه شهیدان ما. از شما دوستان عزیزم میخواهم که این چند کلمه را به روی سنگ قبرم بنویسید:

هر سوئی نظر کردم / هرکوئی گذر کردم / خاکستر و خون دیدم / ویرانه به ویرانه افتاده اسری سوئی ما گلگون شد /گیسوئی، دیگر نبود / دستی نامرئی کند شانه.

با تمام قلبم صدا میزنم خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار. والسلام

_{منبع: کتاب گنجینه شهدای بهارستان}