شهید «حمید سراج» یکم اردیبهشت ماه سال 1348 در شهرستان دماوند چشم به جهان گشود و در هفدهم مردادماه 1363 منطقه هورالعظیم به شهادت رسيد.
معرفی شهدای دانش آموز(1)/ در هورالعظیم راهی دیار نور شد

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران، شهید حمید سراج در یکم اردیبهشت ماه سال 1348 میان خانواده ای با ایمان و متدین در شهرستان دماوند استان تهران دیده به جهان گشود و در دامن پر مهر و محبت مادرش دل آرام عرب و پدرش محمدقلی سراج پرورش یافت.

دوران تحصیلی را تا مقطع متوسطه در مدارس کمال الملک و مفتح و دبیرستان چمران رشته ماشین افزار با موفقیت و جدیت پشت سر گذاشت و یکی از دانش آموزان خوب در تحصیل و اخلاق بود، شهید بزرگوار در فعالیت های فرهنگی، اجتماعی و انقلابی آن دوران و برگزاری مراسمات مذهبی مدرسه و محل سکونت، نقش موثر  و حضور پررنگی داشت.

شهید حمید سراج در عضویت بسیج لشکر بیست و پنج کربلا به اسلام خدمت می کرد که در جبهه جنوب شرکت داشت و سرانجام در تاریخ هفدهم مردادماه 1363 منطقه هورالعظیم در اثر اصابت تركش از ناحيه گردن و دست و پهلو شهد شیرین شهادت را نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک شهید بزرگوار پس از تشییع در گلزار شهدای شهرستان شهید پرور بهشهر استان مازندران مدفون گردید و تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.

منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران
گزارش خطا
برچسب ها
نوید شاهد نوید شاهد شهرستان های استان تهران شهدای دانش آموز شهدای فیروزکوه
مطالب مرتبط

معرفی کوچک قامتان دلاور (6) ۰۹ / ۰۸ / ۱۴۰۰

"حسن" دانش آموز بود که رهسپار راه جهاد شد ۳۱ / ۰۶ / ۱۴۰۰

معرفی کوچک قامتان دلاور (5) ۱۴ / ۰۸ / ۱۳۹۹

معرفی کوچک قامتان دلاور (4) ۱۴ / ۰۸ / ۱۳۹۹

معرفی کوچک قامتان دلاور (3) ۱۳ / ۰۸ / ۱۳۹۹

معرفی کوچک قامتان دلاور (1) ۱۲ / ۰۸ / ۱۳۹۹

نگاهی به زندگی شهیدی که از 7 سالگی نماز می‌خواند ۱۳ / ۰۶ / ۱۳۹۹

معرفی شهدای دانش آموز(9)/ کم سن و سال ترین شهید روستا ۱۲ / ۰۸ / ۱۳۹۸

معرفی شهدای دانش آموز(2)/ قلبی که شیفته شهادت بود ۰۸ / ۰۸ / ۱۳۹۸

وصیت شهید 15 ساله: انسان با شهادت عاشق می شود ۰۷ / ۰۸ / ۱۳۹۸

گزارش تصویری نوید شاهد از دومین یادواره شهدای روستای "نام آور" ۲۶ / ۰۷ / ۱۳۹۸

برگزاری دومین یادواره شهدای روستای "نام آور" فیروزکوه ۲۳ / ۰۷ / ۱۳۹۸

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
زنده بودم اما من را به سردخانه بیمارستان بردند
«پرستار با دیدن من گفت: این مجروح از بین رفتنی است، دیگر به عمل کردنش نمی‌ارزد، چرا عملش کنیم. از نظر آنها، من تمام کرده بودم لذا مرا به سردخانه بیمارستان انتقال می‌دهند. ۴۵ دقیقه تا یک ساعت در سردخانه...
«می‌گویند صدام برای سرش جایزه گذاشته بود»
«در یکی از این ماموریت‌ها توسط دموکرات‌های عراقی اسیر شد و درون یک سوراخ کوچک و تاریک قرارش دادند و آذوقه محدود نیز به او می دادند. بعد از دو ماه توسط نیروهای خودی در ازای مقداری پول معاوضه شد این معاوضه...
از جانشینی فرماندهی عملیات نیروی هوایی تا شهادت در آب‌های خلیج فارس
رژیم بعثی عراق که به ایران حمله کرد، شهید «محمدهاشم آل آقا» همانند سایر همرزمانش به پرواز می‌آید تا با دشمن بعثی مقابله کند. رشادت‌ها و حماسه آفرینی‌های او به حدی بود که در سال ۱۳۶۲ به عنوان جانشین فرماندهی...
«حسین» به چیزی که می‌خواست رسید
هم‌رزم شهید «حسین سماوی» نقل می‌کند: «گفتم: حسین آقا! چرا ناراحتی؟ با دلخوری گفت: خواب دیدم. به دلم برات شده توی این عملیات شهید می‌شم. می‌خوام از نفر‌ات اوّلی باشم که به این توفیق می‌رسم. خمپاره‌ای آمد...
پسرم همیشه در خواب‌هایم حضور دارد
مادر شهید «دادشاه اسلامی جوزانی» می‌گوید: پسرم خیلی مهربان بود، در امور مذهبی فعال بود و اهمیت زیادی به انجام فرایض دینی می‌داد. تو یک سالی که در جبهه حضور داشت، دو بار مرخصی گرفت و آمد و برای بار سوم...
ملاک ازدواجمان قدم برداشتن در راه اسلام بود
همسر شهید «حسنقلی ترحمی» نقل می‌کند: «روز تولد حضرت فاطمه‌زهرا(س) عقد و عروسی‌مان بود. ملاک ازدواج را ایمان، تقوی، پرهیزکاری، خلوص نیت، سازش داشتن و قدم برداشتن در راه اسلام قرار داده بودیم.»
تن و جانم را در راه امام حسین(ع) می‌دهم
مادر شهید «مجید شحنه» نقل می‌کند: «یکی از آشنا‌ها گفت: آب و هوای جبهه بهت ساخته، نانش برکت داره. گفت: من که نمی‌ذارم این بَر و بازو حروم بشه. خیالتون راحت! می‌خوام در راه امام حسین بدم بره، هم تنم رو و...
عکس
تازه های نشر
«مرداد خونین» از راه رسید
تازه ترین اثر نشر شاهد با عنوان «مرداد خونین» با تدوین مشترک مهرداد رضایی فر و سوسن محمدی باغنی روانه بازار کتاب شد.
«دلاور بی ترمز» خاطرات ناب رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس رمضان جرجانی
کتاب «دلاور بی ترمز» روایت خاطراتی از رزمنده و جانباز سرافراز دوران دفاع مقدس رمضان جرجانی و تمامی همرزمان دلیر شمالی‌اش می‌باشد که در قالب روایت داستانی به قلم رحیمه جمال از سوی نشر شاهد با حمایت بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گلستان به چاپ رسید.
«سکوت خنده ها» کتاب شد
کتاب «سکوت خنده ها» روایت خاطراتی از همسر یک آزاده دفاع مقدس به قلم مریم ماهی از سوی نشر شاهد به چاپ رسید.
اخبار برگزیده

رزرو بازدید گروهی و سالن همایش موزه شهدا

100خاطره از شهید مهدی زین‌الدین

10 خاطره موشکی از شهید طهرانی مقدم

گلزار شهداي تهران

کلیپ/ سلام بر رقیه های معاصر فرزندان شهدای مدافع حرم

اسامی کامل و نشانی «حسینیه های شهید» شهرستان های تهران

آخرین اخبار

شهادت عاشقانه بسوى معبود پَرکشیدن است

مراسم استقبال از شهدای گمنام باید با برنامه‌ریزی مدون صورت گیرد

محفل شبی با شهدا در قزوین برگزار می‌شود

خواهرانم با حفظ حجابتان پیام رسان خون شهدا باشید

یادواره شهدای تخریبچی شمال کشور برگزار می‌شود

برگزاری یادواره‌های شهدا جریان ساز است

در رختخواب مُردن کار مَردان آزاد و حق‌جو نیست

ای مردم!طالب روزی حلال باشید که روز دهنده خداست

پرطرفدارها

«شمس از اردبیل کرد طلوع» رونمایی شد

بازدید دانش‌آموزان دبستان دخترانه حکمت اردبیل از موزه شهدا

مسابقات استانی قرآن کریم ویژه ایثارگران در اردبیل برگزار شد

بازدید دانش‌آموزان پایه ششم مدرسه ادیبان اردبیل از موزه شهدا

روایت دلدادگی شهیدان به حضرت فاطمه زهرا (س)

آلبوم تصاویر شهید «محرّم نژادصفری» منتشر شد

مسابقه کتابخوانی «لاله های حرم» برگزار می‌شود

مادر شهید والامقام «سلیمان سرکاری کنزق» آسمانی شد