شهادت؛نهم تیر 1362
باری اگر انسان ایمان به خدا و استقامت داشته باشد سرما و گرما برایش مطرح نیست بلکه در برابر خمپاره و توپ و تانگ و گلوله ایستادگی می کند. پروردگارا اینک برای رضای تو و برای خشنودی تو قدم به صحنه جهاد علیه کفر میگذارم خداوندا شاهد باش که از تمام مظاهر مادی دست کشیدم تا به تو ملحق شوم .
«شهید رحمان معصومی»

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید رحمان معصومی/ نهم خرداد 1339، در شهرستان دماوند دیده به جهان گشود. پدرش جواد، مغازه دار و مادرش ملکوت نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. شغلش آزاد بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. نهم تیر 1362، در شرق مندلی عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در زادگاهش قرار دارد.

فرازهایی از وصیت نامه «شهید رحمان معصومی» در سالروز شهادتش را می خوانید؛

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون

کسانیکه در راه خدا کشته میشوند مرده مپندارید بلکه آنها زنده اند و نزد خدای خود روزی می خورند.

با سلام و درود فراوان به پیشگاه ولی عصر ( عج ) بر پا کننده عدل و عدالت در سراسر گیتی و نائب بر حقش این اسوه مقاومت و بت شکن زمان امام خمینی و با درود فراوان به روح پاک تمام شهیدان از صدر اسلام تا شهیدان کربلای ایران .

باری اگر انسان ایمان به خدا و استقامت داشته باشد سرما و گرما برایش مطرح نیست بلکه در برابر خمپاره و توپ و تانگ و گلوله ایستادگی می کند. پروردگارا اینک برای رضای تو و برای خشنودی تو قدم به صحنه جهاد علیه کفر میگذارم خداوندا شاهد باش که از تمام مظاهر مادی دست کشیدم تا به تو ملحق شوم .

خدایا شاهد باش که به عشق تو و در مسیر تو حرکت کردم و اینک فقط پیوستن به تو را انتظار دارم خدایا من خواهان شهادتم نه به این معنی که از زندگی خسته شده ام.

و یا خواسته باشم از این دنیا فرار کنم بلکه میخواهم گناهانی که انجام داده ام بوسیله رنج و سختی کشیدن در راه تو و رخیتن خونم بخاطر تو پاک گردد. میخواهم شهید شوم تا اگر زنده ام موجب رشد دیگران نشد خونم بتواند این موضوع را جبران کند و درخت انقلاب را آبیاری نماید.

میخواهم شهید شوم تا خونم به علی ع و حسین ( ع ) گواهی دهد که رهرو راهشان بوده ام . و اینک سلام به پدر و مادر و برادران و خواهران عزیزم از اینکه خبر شهادتم را می شونید امیدوارم که مثل خود من که در سنگرهای غرب استقامت و ایستادگی کردم و همواره تن به ذلت و خواری ندادم.

«شهید رحمان معصومی»

امیدوارم که شما هم مانند من مقاومت کنید و در شهادتم گریه نکنید که دشمنان اسلام و منافقین کور دل شاد گردند و شما همچون زینب ( س ) شجاع باشید و به دیگر مادران شهید نصیحت و دلداری دهید.

و ای پدر گرامی و مادر عزیزم اگر شما را ندیدم مرا حلال کنید که نتوانستم وظیفه ام را نسبت به شما انجام دهم در این لحظات آخر احساس می کنم که دیگر شما برادران و خواهران عزیزم را نخواهم دید.

و شما افتخار کنید که چنین فرزندی را در راه زنده نگهداشتن اسلام و قرآن داده اید و همواره ثناگوی امام امت و سنگرنشینان جنوب و غرب و تمام سنگرنشینهای مرزهای اسلام باشید.

و در پایان تنها آرزویم اینست که یک بار دیگر بتوانم حرم امام رضا ( ع ) را زیارت کنم و ای پدر عزیز سفارش به شما اگر این آرزو نسیب خودم شد بسی سعادت و اگر شهید شدم هر هر زمان به مشهد مقدس مشرف شدی سلام مرا به ثامن الائمه برسان ( والسلام علی من التبع الهدی )

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده