شهید حاججعفری جلوهای از اخلاص و ایثار بود
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران، شهید حمید حاج جعفری یادگار محمدحسین هشتم شهریور سال ۱۳۳۶ در تهران به دنیاد آمد. او پس از گذراندن دوره دبیرستان با اعتقادی که به شغل معلمی داشت، روانه دانشسرای تربیت معلم شهرستان ورامین شد.
به دلیل وجود جو اختناق شدید قبل از انقلاب، وی برای ادامة تحصیل به آمریکا مهاجرت کرد و در دانشگاه هیوستون تگزاس ثبت نام کرد. در کنار تحصیل به فعالیتهای سیاسی و اسلامی در انجمنهای اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا پرداخت و بیامان به افشای ماهیت ضداسلامی کفر پهلوی پرداخت و از سازمانهای مبارزه در خارج از کشور بود.
در گرمای گرم انقلاب نتوانست دوری از وطن را تحمل کند، به ایران بازگشت و در صف مردم علیه طاغوت جنگید. بعد از چندی در دانشگاه شیراز در رشتة روانشناسی ادامة تحصیل داد. به کمک دوستان خود خانة کارگر استان فارس را در شیراز تأسیس کرد و عضو جهاد سازندگی شد.
حمید عاشق امام و اسلام بود و این عشق هر روز شعله ورتر میشد. در هفته اول شروع جنگ تحمیلی حمید به همراه کاروان کمک رسانی از شیراز عازم جبهه شد که ورود به حمید به اهواز مصادف با حملة جدید صدامیان کافر بود. او در نهم مهر ماه سال ۱۳۵۹ در کنار همرزمش در آن میعادگاه عشق به دیدار معشوق شتافتند و به شهادت رسیدند.
روایتی خواندنی از حسین سعادتمندی دوست شهید «حمید حاج جعفری» را در ادامه مرور میکنیم:
او از پیشتازان شهادت. نه تنها در منطقه بلکه در سطح کشور محسوب میشد. او از اولین کسانی بود که پس از شروع جنگ تحمیلی راهی جبههها شد و هنوز ۷ روز از آغاز تهاجم وحشیانه رژیم بعثی نگذشته بود که در تاریخ نهم مهر ماه سال ۱۳۵۹ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید حمید در همه موارد زندگی پیشگام بود، محبت به خانواده به خصوص به پدر و مادر از ویژگیهای بارز او بود. با دوستان صمیمیت خاصی داشت، به هر شهر و دیاری که گذر میکرد دوستان زیادی را با خود همراه میکرد.
در دوستی و رفاقت ثابت قدم و اثرگذار بود و در پیشبرد آرمانهایش که همانا آرمانهای انقلاب و انقلاب گری بود لحظهای درنگ نداشت. قدرت جاذبه او باعث میشد در کارهای جمعی، همگان پذیرای حضور او باشند. این حضور در محیط خانواده، مدرسه و حتی در دانشگاه قابل لمس و مثال زدنی است. به یاد دارم خرداد ماه سال ۵۸ من و همسرم به شیراز رفته بودیم. شهید حمید با ارتباطی که داشت بلافاصله از حضور ما در هتل محل اقامت، آگاه و خود را به هتل رساند.
با وجودی که مدت کمی بود در شیراز مستقر شده بود. همه عوامل و افراد انقلابی و فعالان دانشجویی ایشان را میشناختند و با او ارتباط داشتند. یک روز پس از اقامت در هتل هما، که از هتلهای مجلل آن زمان در شیراز بود متوجه شدیم که شهید حمید از سوی دانشجویان انقلابی و فعالان دانشجویی مامور ساماندهی و گرداندن هتل در شیراز شدهاند.
از هر مکانی که همراه با شهید گذر میکردیم مختصات آن منطقه را تشریح میکرد، گویی شهید حاج جعفری سالهای سال در شیراز سکونت داشته است. اکثر افراد موثر را میشناخت، آداب و رسوم و عقاید در محلههای مختلف شیراز را رصد کرده و اطلاعات جامعی برای هر تازه واردی مانند بنده ارائه میکرد.
اینها نشان از تیزهوشی، درایت و پشت کار وصف ناپذیر شهید داشت. مثبت اندیشی و داشتن انرژی زیاد، شهید را به فردی اثرگذار و مفید در محیطهای اجتماعی تبدیل کرده بود، به همین جهت دوستان زیادی را در تمامی سطوح فرهنگی و اجتماعی به دور خود جمع و راهبری میکرد.
او از افراد موفق و موثر در کارهای فرهنگی و اجتماعی بود. شهید حاججعفری جلوهای از اخلاص و از خودگذشتگی و ایثار بود و خدمت و جانفشانی برای هم نوع، جزئی از وجود ذاتیاش بود، که با اهداء خون پاکش در این راه حقانیت خود را به اثبات رساند.
انتهای پیام/