سروده‌ای در مدح مقام امام جواد علیه‌السلام
دوشنبه, ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۸:۴۱
«محمد جواد شیرازی» سروده‌ای درباره امام جواد(ع) دارد که در بخشی از آن آمده است: «ما عزادار دل خون جوادیم همه/ با دل خون شده مجنون جوادیم همه»

نوید شاهد: حضرت «محمد بن علی بن موسی» ملقب به جوادالائمه، ابن‌الرضا و امام محمدِ تقی علیه‌السلام؛ امام نهم شیعیان اثناعشری است. کنیه ایشان ابوجعفر ثانی است. ملقب شدن آن حضرت به جواد را به دلیل کثرت «بخشش» و «احسان» ایشان دانسته‌اند. هم‌زمان با شهادت حضرت امام جواد علیه‌السلام، سروده‌ای از «محمد جواد شیرازی» را درباره ایشان منتشر کرده‌ایم. در این سروده می‌خوانیم:

ما عزادار دل خون جوادیم

مرغ بی‌بال و پر غمکده بغدادیم

روضه و غصه و دردیم، غم و فریادیم

*****

قطره اشکیم که با آه رضا افتادیم

سال ها با جگر پاره چنین سر دادیم:

*****

ما عزادار دل خون جوادیم همه

با دل خون شده مجنون جوادیم همه

*****

عرش را غربت او یکسره غمناک کند

رخت مشکی به تن پهنه افلاک کند

*****

گریه بر روضه او صاحب لولاک کند

خواهری نیست که خون از لب او پاک کند

*****

این که پیچیده به خود تشنه و دور از وطن است

خاک عالم به سرم گل پسر بوالحسن است

*****

مثل یک شمع کف حجره چکیدن سخت است

وسط خانه خود زهر چشیدن سخت است

*****

از سوی همسر خود طعنه شنیدن سخت است

پر خود را به روی خاک کشیدن سخت است

*****

نیست یک مرد، کمی یاری مظلوم دهد

قطره‌ای آب به این تشنه مغموم دهد

*****

بی‌وفا خواست که آقای مرا پیر کند

غصه را در دل محزون شده تکثیر کند

*****

پسر فاطمه را کوچک و تحقیر کند

خواست او را وسط حجره زمین‌گیر کند

*****

بی‌حیا بر جگر سوخته‌اش می‌خندید

با کنیزان جلوی حجره او می‌رقصید

*****

پسر شاه خراسان جگرش می‌سوزد

از غم زهر جفا چشم ترش می‌سوزد

*****

دست‌وپا می‌زند و بال و پرش می‌سوزد

وسط حجره، تن شعله ورش می‌سوزد

*****

باورم نیست که این‌ها به کمک برخیزند

آب را پیش نگاهش به زمین می‌ریزند

*****

گاهی از شرم کمی رحم و مدارا خوب است

نگذارید تنش را به تماشا خوب است

*****

نکشیدش به سوی بام، همین‌جا خوب است

چه کسی گفته قد و قامت رعنا خوب است؟!

*****

حمل او روی سر چند نفر، دردسر است

تیزی پله و تنگی گذر، دردسر است

*****

خوبی بام به این است مصیبت نکشد

بدنش زیر سم اسب مشقت نکشد

*****

نیزه و سنگ به پیشانی حضرت نکشد

آخر روضه او کار به غارت نکشد

*****

تشنه جان داده ولی در بدنش سر دارد

صحن این بام چه خوب است، کبوتر دارد

*****

شاه عالم به زمین خورده و بی‌حال شده

پیکرش در ته گودال لگدمال شده

*****

بر سر پیرهنش صحبت و جنجال شده

شمر با خنجر خود وارد گودال شده

*****

داشت با خنجر خود ضربه به آقا می‌زد

ناگهان صوت فراگیر بُنَیَّ آمد

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده