«عاشق دیدار یار»؛ شرح حال منظوم و حماسی سپهبد شهید «حاج قاسم سلیمانی»

در قسمتی از متن کتاب میخوانیم:
فارغ از حسرت شد و امید و بیم/ گفت: بسماللهالرحمنالرحیم
اقتدار کشور ایران زمین/ خاتم توحیدِ هورا شد نگین
آرشی دیگر به ایران بوده او/ رستمی دستان به دوران بوده او
هرچه ما خواندیم در افسانهها/ شد جلی در طلعت پروانهها
صد چو آرش، صدچو رستم "ای چمن"/ حاج قاسم نیستند ای جان من
شیر مردی بود بیشبه و نظیر/ امت اسلام را شد دستگیر
سینهای دارد تنومند و ستبر/ غرشش برخصم، چون شیر هژبر
در سپاه پاسداران مردِ کار/ شاه مردان را به دوران، ذوالفقار
سر به محراب عبادت سوده او/ سخت دلتنگ شهیدان بوده او
طرحِ نویی از رشادت گشته بود/ آرزومند شهادت گـشته بود
پیش چشمش دوستان پَرپَر شدند/ عازم وصلِ شه بی سر شدند
بارها فرموده او جا ماندهام/ تشنهای در جنب دریا ماندهام
انتهای متن/