شهادت گریه ندارد، بلکه خوشحالی دارد
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران، شهید «داود مهربانی» یادگار «اصغر» و «ربابه» شانزدهم دی ۱۳۴۳ در شهرستان ری چشم به جهان گشود. او دانشآموز دوم متوسطه بود. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. این شهید گرانقدر بيست و هشتم بهمن ماه سال ۱۳۶۱ در فكه توسط نيروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. پيكر او را در بهشتزهرای شهرستان تهران به خاک سپردند. برادرش محمد نيز شهيد شده است.
متن وصیتنامه شهید «داود مهربانی» را در ادامه مرور میکنیم:
«بسم الله الرحمن الرحیم»
«مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی اَحَبَّنی وَ مَن اَحَبَّنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتَهُ وَ مَن عَشَقَتَهُ قَتَلتَهُ وَ مَن قَتَلتَهُ فَعَلی دِیَتَهُ وَ مَن عَلی دِیَتَهُ فَاِنّا دِیَتُهُ.»
من چیزی ندارم که به اسلام به دهم ولی این خون ناقابل خود را می دهم تا بتوانم زره ای درخت اسلام را آبیاری کنم و امیدوارم که خداوند این خون کم ارزش این بنده گناهکار خود را بپذیرد.
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند *** فرزند عیال و خانمان را چه کند *** دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی *** دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
به نام خداوندی که نمازم و عبادتم، زنده ماندنم و مردنم بخاطر اوست من بخاطر یاری دین حق و امر امامم لازم دیدم که به دانشگاه عشق بروم و به جبهه بیایم و ندای حسین زمانم را لبیک بگویم.
وصیت اولم نسبت به خدا این است که خدایا؛ کمکم کن تا خالص برای تو باشم و شهادتی را که در قرآنت بر آن اشاره کردی نصیبم کن.
وصیت دوم به امام این است؛ که ای امام عزیز ای که اگر نبودی ما الان کجا بودیم ای امام جان عالم به فدایت این را بدان که رزمندگان و همچنین من تا آخرین لحظه ندایت را لبیک میگویم.
وصیت من نسبت به پدرم و مادرم این است که ای پدر و مادرم در عزای من نگریید که دشمنان شاد میشوند و بخندید و شیرینی بدهید تا دشمنان خار و ذلیل شوند.
ای پدر و مادرم این صدا از دهان فرزند شرمنده شما بیرون می آید که ندا میدهد ای پدر و مادر جان حلالم کنید میدانم که خیلی اذیت کردم ولی شاید این آخرین لحظات زندگیم باشد از تو خواهش دارم از همه حلالیت بطلبید.
پدر و مادرم از دعای امام غافل نشوید. توفیق همه شما را از خداوند تعالی و متعال خواستارم.
و من الله التوفیق